)))))))))
اتمام مسابقه | 1402/12/05 |
ظرفیت مسابقه | 50 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | جایزه : 1000 امتیاز و مدال توسط لایک کاربران |
رفیق ندارم نمیشه برای اولین بار برنده شم؟
خیلی زیبا بود 🥲 داشتم راه میرفتم از مدرسه مستقیم رفته بودم کتابخونه چند تا کتاب قرض گرفتم و بعد برگشتنی اشتباهی رفتم یک کوچه ی اشتباه ترسیدم فکر کردم گم شدم که یهو خوردم به یه دختر همسن و سال خودم عذر خواهی کردم اونم گفت خوبی گفتم آره ممنون بعد گفت فکر کنم میشناسمت گفتم نمی دونم بعد گفت خونت کجاست گفتم من اینجا گم شدم خودم ایجاد ها نیست بعد آدرس دادم شماره همو گرفتیم و خب بعد گفت از این ور برو منم رفتم بعداً تو مدرسه باز همو دیدیم
یه زنگ قبل از امتحان ریاضی براش عین معلم درسو توضیح دادم و بعد باهم رفیق شدیم. همینقدر سم😂🦖 ولی قبلش از هم عین سگ متنفر بودیم😀🤡
خب.. اون خیلی جذاب بود.. یه گوله برف بود.. یه حبه قند بود.. یه دسته بابونه بود.. شاگرد جدید مدرسه بود و قبل از شروع مهر، توی کلاسای تابستونی به هم برخورده بودیم.... از اونجایی که همیشه عکس دوستا و همکلاسیام رو نگه میداشتم که بعدا اگه جدا شدیم چهره هاشون یادم بمونه، و از اونجایی که اونم دیگه جزوی از ما حساب میشد، از اون هم خواستم که عکسش رو برام بفرسته که نگه دارم... و این، استارتِ دوستیمون بود...... :))) به صراحت میتونم بگم یکی از بهترین رفاقتا رو داریم... (تایپ هامونم: من INFJ، اون ENFP)
سوال خوبیه یادم نمیاد 🤣ولی اون اولش از من متنفر بود چون داخل یه اکیپ بودم فکر میکرد منم مثل اونام برا همین از من خوشش نمیومد بعدش دوست شدیم
توی مدرسه فکر می کرد من درس خونم ازم خوشش می اومد(من ازش تنفر خاصی داشتم) بعد زنگ تفریح ها می اوفتاد دنبالم منم فرار می کردم تا باهاش نرم کم کم یخم آب شد الان سه ساله دوستیم😂
تو عروسی😐😂 باهم همکلاسی بودیم،و اصلا چشم دیدن همو نداشتیم تو عروسی خالم،مامانم گف عه ببین اون دختره چقدر اشناس؛دوست تو نیست؟(عکسشو دیده بود قبلا) از فامیلای داماد بود و هیچوقت حتی تصور نمیکردیم باهم فامیل شیم...ولی الان هم بهترین دوستمه،هم خواهر کوچیکه شوهر خالمه
پارسال تو مدرسه چن نفر داشتن اذیتش میکردن منم رفتم طرف اونو گرفتم بعدش دعوا شد و زدم تو گوش یکیشون :/ بعد رفتم دفتر از اون روز باهم دوست شدیم
*موجود نی
من از وقتی که یادم میاد باهاش دوستم از ۶ سالگی نمیدونم که چجوری آشنا شدیم الان نزدیک ۹ ساله باهم دوستیم و هیچوقت دعوا نکردیم اگه هم کرده باشیم ۵ دقیقه بعدش زود آشتی کردیم و میکنیم ♡zahra=hedieh♡
عجیبه اکثرا از هم متنفر بودن ولی من خودم به شخصه یکم ازش خجالت میکشیدم ولی جرعت گرفتم و بهش پیشنهاد دوستی دادم اونم قبول کرد و از کلاس اول تا الان بهترین دوستمه
هیچ دوستی ندارم 😑😑
میدونی پهم نیست چجوری مثلا اول از همه همش همو میزدیم بعد یه روز تو صف بهش گفتم میای با هم دوست بشیم؟اونم گفت آره و بعدش من بهش گفتم اسکل😂اونم بعد ها بهم گفت که تو دلش اونموقع بهم گفته فازش چیه😂😂😂 فهمیدی چی شد هر چقدر هم آشنایی با دوستت عجیب باشه مهم خود دوستیست❤
تو اردو داشتم نزری می دادم بعد به اون زیاده رو دادم و خودم کمتره گیرم اومد بعد اون نخورده بود هنوز بهم یکم از مال خودش داد
خب ببین من و اون هم سرویسی بودیم و اصلا همو نمیشناختیم بعد توی عروسی همو دیدیم و مث بز به هم نگاه کردیم بعد فهمیدیم که باهم فامیلیم و باهم دوست شدین. 😂
تو مدرسه
تو مدرسه اما خب یادم نمیاد 🤣
من تک صندلی می نشستم چون هیچکی حاضر نبود پیشم بشینه آخه خیلی وسواسی بودم یه روز سر یه مسئله ی ریاضی گیر کردم بعد دوستم بهم کمک کرد دیگه از فرداش برام جا گرفت و باهم دوست شدیم
داخل مهد کودک باهم دوست شدیم من حوصلم سر رفته بود دیدم که اونم تنها وایساده و داره نقاشی روی دیوار رو نگاه میکنه بعد بهش گفتم می یای باهم دوست بشیم اونم گفت آره و تا الان ۸ ساله باهم دوستیم همین قدر مسخره 🤣
و منی که فقط یادمه سر حسودی یه نفر باهم دوست شدیم قشنگ حافظه ماهی گلی دارم اصن نمیدونم کی و چه جور دوست شدیم😅
با مداد رنگی😂
تو مدرسه
ببخشید ولی حافظم عین ماهی میمونه یادم نمیاد ولی ۷ساله باهم دوستیم و میتونم بهش تکیه کنم خیلی خوبه😍
تو مهد کودک با هم دوست شدیم والان ۸ ساله دوستیمون پایداره .... با اینکه دعوا هم میکردیم ,قهر میکردیم .....
ت مدرسه اومد پیشم نشس بعد مدت هاا ک ولم کرد فهمیدم من اونوب چشم دوست نمیبینم من عاشقش شدم:)))))
دوست دارم اما رفیقی ندارم که بتونم بهش تکیه کنم😢😢😢😢😢😭
من وقتی پیش دبستانی بودم مامانم گفت این دختره دختر خوبیه میتونی باهاش دوست بشی، ولی اون رومخ بود و من ازش خوشم نمیومد.ولی بعد یه هفته دوست شدیم
پارسال روز اول مدرسه بود دیدم پشت سری هام دارن پرباره ی بلک پینک صحبت میکنن منم بلینکی بودم برگشتم و باهاشون صحبت کردم یکیشون با من خیلی صمیمی شد و با هم دوست شدیم☺️
توی ی بازی و الان شده کل زندگیم:))
یه روز کلاس دوم ابتدایی داشتم تو مدرسه گریه میکردم تازه به اون مدرسه رفته بودم هیچ دوستی نداشتم اون اومد پیشم بهم دلداری داد واز اون روز ما بهترین دوستای همیم
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
مینم بگم:امم باهم دوست بودیم ولی احساس می کنم از اون موقع بیشتر دوسش دارم
اممم اینجوری بود که سر صف صبحگاهی اجرا یک چیزی کردم بعد یکی بهم گفت خیلی بد بود خا ک تو سرت من اگه جات بودم از خجالت آب می شدم
و بعد زنگ دوم جلو معلم بغضم گرفت زدم زیر گریه بعدش زنگ تفریح با گریه اومدم از پله ها بالا بعد یهو اومد جلوم و بغلم کرد راستش شاگرد زرنگ بود و ازش توقع نداشتم ولی بعد خیلی خوشحال شدم که کلا یادم رفت🥹
چونکه شاگرد جدید بودم همه مسخرم میکردن و اون اومد سمتم و به من اعتماد به نفس غیرت و ...رو یاد داد
البته یه چیز خیلی مهم هم بهم یاد داد
اینکه اگه کسی جز اون به من توهین کرد فکشو در بیارم یا کسی جز من به اون توهین کرد بزنم تو 😂
حالا تو این اوایل رو نبین
بعد یه مدت یکی بهتر از من پیدا کرد و ولم کرد🥲
وایی خوشبه حالت من وقتی کلاس چهارم به مدرسه جدید اومدم چون تازه وارد بودم همه از من بدشون میومد تا اینکه پنج اوضاع فرق کرد
🥲
هرچند که هیچکی دوست صمیمیم نشد
خوش بحالت آخه دوستای صمیمی تنها کاری که بلدن بکنن خنجر زدنه
منم وقتی تنها بودم ناراحت بودم ولی الان فهمیدم تنهایی بهتر از خنجر زدن یه رفیقه🙂
دانش آموز جدید بودم روز اول مدرسه ها دیدمش
خیلی به دلم نشست متانت و آرامشش
من زود قاطی میشم بین جمع و گفتم اسم فامیل بازی کنیم و به اونم پیشنهاد دادم بیاد بازی چون خجالتی بود خیلی هواش و داشتم و کم کم دیدم عه دیگه از اون دختر خجالتی خبری نیست و شده رفیق پر سر و زبون و مهربون خودم 😂❤
توی سیزده بدر دیدمش
اولاش ک ازش خوشم نمیومد
ولی بعد اینکه ازش پرسیدم چقد بامن دوستی و گفت خیلی ب غلط کردن افتادم ک چرا ازش مث سـ...ـگ ازش متنفر بودم
@hinachan
توی ی بازی و الان شده کل زندگیم:))
______
چی بازی بوده ب ماهم بگو
از کلاس چهارم رفیق شدیم پای همه خوبی و بدیم موند
رفیق واقعی🤝