کار هایی که تو بچگی همه انجام دادیم
اتمام مسابقه | 1402/12/01 |
ظرفیت مسابقه | 100 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | بدون مدال مسابقهتوسط سازنده مسابقه |
جلوی پنکه روشن هااااا کردن، نگاه کردن به خاموش شدن لامپ یخچال موقع بستن در،متعادل نگه داشتن کلید برق بین خاموشی و روشنی،اسم و هدف اینیکیو دقیق نمیدونم پاهامونو میبردیم بالا بعد با دستامون نگهشون میداشتیم و سعی داشتیم فقط سرمون رو زمین بمونه،درآوردن نوک اتود و فرو کردنش تو دستمون،سوراخ کردن پاک کن با خودکار یا مداد،بازی با بادکنک و سعی در زمین نخوردنش،مداد و میزاشتیم تو یکی از شکلای شابلون و میچرخوندیم و اینطوری بودیم که آیم خفن🌹 یا چسبوندن چسب رازی به کف دست و کندنش.کلا سم بودیم🗿💔
ساخت اسلایم سرچ می کردیم ساخت اسلایم بدون بوراکس و چسب چوب با شامپو. 🤣🤣🤣🤣بعد نصف شامپو های خونه هم همین شکلی نابود می کردیم من خدایی موندم چقدر حوصله داشتم که این و سرچ می کردم
چسب میریختیم رو دستمون خشک میشد میکندیم سعی میکردیم لامپو بین روشن خاموش نگه داریم با مداد پاکنامونو سوراخ میکردیم دم در یخچال می ایستادیم و سعی میکردیم خاموش شدن لامپ یخچال رو ببینیم
راستی بچه ها یادتونه میخواستیم پریز برق و وسط نگه داریم؟ولی هیچوقت موفق نمیشدیم؟من بالاخره موفق شدم😂تو سن ۱۶ سالگی 🤪فشار بخوریم اگه نخوردیم لایک کنین
نگه داشتن پریز تو وسطش حلقه کردن انگشت دور شیر آب 😂😂😂
-خونه درست کردن با بالشت 🕸️ - دیدن کارتون پونی کوچولو باب اسفنجی السا آنا راپونزل - خاله بازی کردن و اسرار کردن به دیگران برای بازی کردن هر دقیقه عروسک خزیدن بستنی
اینکه سعی میکردیم تو دستشویی به خدا فکر نکنیم چون گناه و هی میگفتیم دیگه بخدا فک نمیکنم چون تو دستشوییم و زشته آخرشم تا لحظه آخر همین جوری پیش میرفت و همشو فک میکردیم به اینکه به خدا فک نکنیم🤣
پاک کن مون یه سوراخ خیلی بزرگ داشت
جیش کردن تو شلوار😎😎
ذوق سگی واسه شروع شدن باب اسفنجی 😂اگه اینجوری بودی لایک کن ❤
ریختن چسب کف دست، استفاده از اون صابون ستاره ای های مخصوص مدرسه که هر ده تا دونش به زور کف میداد،تصور خودم تو فوتبالیستا(شمارو نمیدونم ولی من مث سگ رو واکیوایاشی کراش بودم😂)، سُک سُک خریدن، بستنی زیزیگولو،نفهمیدن محتوای کارتون آنشرلی😂😂😂
معجون شامپو درست کردیم،با قابلمه های مامانمون کنسرت راه انداختیم،با بالشت و تشک و ملافه خونه ساختیم.مطمئنم همتون یه بارم که شده گنج بازی کردین😂.با خط کش دوئل شمشیر رفتین.
1)خورشید کشیدن کنار نقاشی 2)چسب رازی ریخت رو دست و کندن 3)حرکت تو کاشی ها و اگر دامون میرفت رو خت میسوختیم
۹۰ درصدمون تو بچگی آدامس، شکلات و پاستیل قورت دادیم.👍😂
چسب رازی زدن ب دستمون
یادتونه گیره های لباس رو میکردیم ناخن مصنوعی 🤣🤣🤣🤣🤣
چسب رو دستامون میریختیم میکندیم با ادامس خرسی تتو میزدیم پفک رو با تف به هم میچسبوندیم تلاش برای دیدن خاموش شدن چراغ یخچال لایک کن تا حالا برنده نشدم
رند کردن شماره صدای تلویزیون😂 بازی روی مربع های سرامیک😂 تلاش برای چسباندن دو قطب همنام آهن ربا😂 سوراخ کردن پاک کن با مداد😂 اَههههععع کردن تو پنکه😂 ناخن کاشتن با گیره بند رخت😂 ریختن چسب کف دست😂
ریختن چسب رازی کف دستمون و کندنش فکر کردن به اینکه اکه هسته میوه رو بخوریم تو دلمون درختش در میاد فکر کردن به اینکه اکه تو دستشویی به خدا فکر کنیم سنگ میشیم
خونه بالشتی میساختیم ..
پفک حلقه ای رو مینداختم تو انگشت ها مون پاکن ها مون رو جر میدادیم چسب می ریختیم روشون این اخر ها ما پفک هم له میکردیم با قاشق می خوردیم و بستنی کاکائویی رو اول کاکائو شو می خوردیم
مهر نماز خوردن 😅
عروسکامون رو بغل میکردیم می خوابیدیم حتما قبلش هم اونا رو می خوابوندم.
چسب بازی اگه پامون روی خط کاشی می رفت میسوختیم پای خودمونو توی پلاستیک جا می کردیم سوراخ کردن پاک کن با مداد...
مداد فرو کنیم تو پاکن
چسب رازی رو به دستمون میزدیم میکندیم 🤣🤣🤣
شمارو نمیدونم ولی من با چوب کبریت لبمو رژ میزدم😂
چسب رازی می ریختم توی دستم
بریم در خونه مردم رو بزنیم وبعد فرار کنیم.
چسب ریختن روی دست و وقتی خشک شد میکندیم:) البته خودمم تا ب حال انجام ندادم😂
با اون کلیپسا هی با لبامون ور میرفتیم یا پاک کن رو میکندیم یا مداد میزدیم روش کاشکی بشه دوباره برگشت به اون روزا🥹
سر مداد و می خوردیم یواشکی شکلاتارو برمیداشتیم جیغ مخصوص برای گرفتن چیزی
کلاغ پر ( همیشه خواهر/ برادر بزرگه مجبورمون میکرد) بشین پاشو ( برعکس) خونه سازی ( با هرچی که دم دسته : بالش ، پشتی ، چادر، گیره ، صندلی ) قایم باشک ( از حق نگذریم بازی خوبی بود ) بالا بلندی( همیشه دعا میکردم گرگ نشم) چشم یکی رو میبستیم بعد اون باید ما رو پیدا میکرد( اسمشو نمی دونم) بالش بازی ( همشه کتک میخوردم یا بهتره بگم بالش میخوردم) تلاش برای چسبوندن دوقطبی هم نام آهن ربا تلاش برای ثابت نگه داشتن کلید پریز تلاش برای دیدن آخرین روشنی یخچال خداوکیلی دستم شکست لایک کن 😅
توی تست براتون گفتم ولی چسب رازی میریختیم رو دستمونن
من بچگیم درحالیکه دارم با عروسک هام حرف میزنم:منم میدونم شما زنده هستین به جان خود. به کسی نمیگممبمیمیج۸۷خ۷خحگ۹ینینی
۱-تو کمد قائم میشدیم ۲-دکمه ی چراغو تا وسطاش میبردیم ببینیم چی میشه ۳-رو چوب بستنی نقاشی میکشیدیم ۴-وقتی خواهر برادرامون میخواستم برن مدرسه ماهم بیدار میشدیم ۵-از حمام فراری بودیم🙄
بازی کردن 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
جلوی پنکه روشن ها می کردیم، نگاه کردن به خاموش شدن لامپ یخچال موقع بستن در،متعادل نگه داشتن کلید برق بین خاموشی و روشنی، سوراخ کردن پاک کن با مداد،بازی با بادکنک ،حرکت بر روی کاشی ها بدون رفتن روی خط ها ،کلکسیون نگه داشتن ، استفاده از تمبر ،زدن کلیپس بزرگتر از خود سر ،زدن تتو با آدامس خرسی
جلوی پنکه وایمیسادیم و دهنمون رو باز میکزدیم دستمون رو میکردیم تو برنج چسب بازی میکردیم
پامون پلاستیک بکنیم و اسکی بریم😂 به دستامون چسب رازی بزنیم بعد بکنیم😂 یخچالو موقعی که خاموش میشه ببینیم😂
یه کارتونو هزار بار نگا میکردم فک میکردم توضیح دادن خوردنیه وقتی میگفتن توضیح بده میذاشتم کف دستشون میگفتم بیا اینم توضیح😆😆😆😅😅
رد کردن سوزن از نوک پوست انگشتمون ؛ لحضه شماری کردن واسه ی دیدن خاموش شدن چراغ یخچال ؛ دراوردن ادامس کش دادنش با دست و چسبوندنش به دیوار کوچه :/ ؛ چرت پرت میخوندیم و فکر میکردیم داریم خارجی حرف میزنیم :) ؛ و در اخر که داشتن یه دوست خیالی که %50 مردم اسم دوست خیالشون میزارن عبود :)
بریم در خونه مردمو بزنیم فرار کنیم با شامپو معجون درست کنیم خونه بالشتی بسازیم تو کمد قایم شیم
ساختن خونه با بالشت و پتو🙃 هاااا کردن جلوی پنکه😂
تو یک جوجه رنگی کشتی کفش پاشنه بلند مامانتو پات میکردی تو تولدا سر برف شادی دعوا میکردی یک مورچه خوردی😂
بازی با چسب رازی روی دست سوراخ کردن پاک کن با مداد و زدن طرح دلخواه روش حلقه کردن دست زیر شیر آب پات از کاشی بره بیرون باختی کلیپس رو میزدیم دور لبامون ناخن های مصنوعی درست میکردیم با گیره لباس و گاهی با کاغذ در یخچال رو بیخود باز میکردیم و فکر میکردیم چیزی اضافه میشه
در یخچال رو سعی میکردم طوری ببندیم که ببینیم چراغش خاموش میشه
دزدی کردن شکلات از بقیه😁 دیدن یک قسمت از کارتون مورد علاقه بیش از ده هزار میلیارد بار😐🤝🏻 جر دادن مادر برای خریدن یه چیز بیخودی😳 دراوردن پدر دفتر نقاشی👈🏻👉🏻
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
سعی در دیدن خاموش شدن لامپ یخچال
سوراخ کردن پاکن توسط مداد
ها کردن جلوی پنکه روشن
موهامون رو با جارو برقی کشیدن این آخرین رو پدر مادر امون برامون میکردن جاروبرقی روشن رو میزدند به موهای ما😂😂😂😂😂
کاشکی میتونستم بع دوران بچگیم برگردم….
ای کاش