حستون در دنیای پریان

ممکنه خوشحال بشم ولی هیچوقت یادم نمیره حتی تو دنیای پری ها ام یه آدم بد هستش مثل نا خدا هوک.

خوشحال میشودم چون جادو داشتم و میتونستم پرواز کنم و همه آرزو هام رو با جادو برآورده میکردم

قطعا هم ناراحتم و هم خوشحال و اولین کاری که انجام میدم قاعدتا این هست که بفهمم قدرت ماورایی تا چه اندازه اس

این حتما یه خوابه😒

پرواز میکنم به یه جای دور و خلوت.. یه جایی که خالی از ادمای دو رو و دروغین باشه. جایی که کسی مسخره یا تحقیرت نکنه.. یه جنگل پر از آرامش که یه رودخونه خیلی زیبا رد میشه و درختای بلند و سرسبزی که اونو احاطه کردن باعث شده رودخونه رنگ سبز به خودش بگیره..

وایسا برم به یکی بگم نیشکونم بگیره اگه خوابم بیدار شم

به دست آوردن قدرت بیشتر🌙🤍⭐

این حس تجربه نکردم اگه رفتی به دنیاشون از السا بپرس تو که خیلی خوب بودی حالا چون یخ از دستت میومد خوبی هاتو فراموش کردن چطوری وقتی تنها بودی تونستی مث قبل باشی؟ به نظرت آنا احمق بود ؟ که آدمی مثل تورو دوست داشت ؟