یه متن دلخواه به قلم خودتون بنویسین
اتمام مسابقه | 1402/10/14 |
ظرفیت مسابقه | 100 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | بدون مدال مسابقهتوسط سازنده مسابقه |
دقیقا وقتی داری میسوزی همه به بهونه ی آب آوردن ترکت میکنن :]
تسلیت، انسانیت درگذشت!
هنوز نفهمیدم، سوختن ستمکار در اون دنیا چه فایده ای برای مردم این دنیا داره؟
افراد از زندگی ما میروند اما خاطراتشان میمانند و تبدیل به زخمی درمان نشدنی بر روی قلب ما میشوند:)
وقتیی که انسان ازدرد فراق دیوانه میشود، دیگران دردش را نمی بینند بلکه فقط دیوانگی اش را می بینند.
و شاید روزی از او خواهم پرسید: چه شد که من در دنیایی که به آن متعلق نیستم پا گذاشته ام ؟!
خندیدم چون خسته بودم از همه چیز و همه کس..!
وقتیبهنفعشوننباشیترکتمیکنن:)))))))
خسته از ته مانده ی پوچی های آرزو...
مسابقه خیلی جذابیه اما گشاد هستم و حوصله ندارم بشینم تایپ کنم 😊😂
تو باید بتونی گذشته رو رها کنی و بزاری عین شکوفه های گیلاس با باد پرواز کنه زنجیر گذشته رو پاره آن و به اینده فکر آن (از داستان خودم 😊😊)
و ما برای مرگ خیلی جوان بودیم! تو کشته شدی و من از درون مردم! جسمی که در حال نابودی بود رو به آغوش کشیدم و گریستم. اگر هیچوقت مالاقاتی نداشتیم شاید این زندگی وضع بهتری داشت،با خون قرمز رنگم نقاشی خاطراتمان را می کشم و به آسیب زدن به خودم برای نقاشی های قرمز ادامه می دهم تا شاید فرشته مرگ به بودنمان با هم راضی شود. راحت بخواب چراکه کسی قادر نخواهد بود جای تو را بگیرد و من همیشه و همیشه قلبم را برایت نگه می دارم.باشد که در زندگی بعدی هم را ملاقات کنیم…
گاهی اوقات به این فکر میکنم چرا ستاره ها زردن؟!..چرا آسمون آبیه؟!..چرا خورشید زرده و غروب ها نارنجی؟!..چرا درختا سبزه!؟..چیمیشد اگه هرمسی میتونست اونها رو به رنگی که دوست داره ببینه؟!.... این داستان راجب دو هیولاییه که یکیشون ترکی از رنگ ها نداره و دیگری از موسیقی. «این کتابیه که الان دارم مینویسم»«اسمشم موسیقی ستاره های بنفش»عه
تمام زندگی ام یک تلاش بود برای رسیدن به یک شادی دروغین! می دونی بهش که فکر می کنم میبینم کل زندگی ام دنبال ی دروغ بی ارزش بودم چون فکر می کردم اون دروغ نقطه ی شادیه، ولی بعد اون همه تلاش دیدم اون تلاش برای رسیدن به شادی حقیقی همون شادی حقیقی بوده. یعنی شادی حقیقی در راه حقیقت دروغین! این از رمان جدید منه شاید بخوام چاپش کنم ولی حتی فکر نمی کنم اینجا برنده بشم😂😔💔
من خیلی عاشق دخترهایی شدم که من رو ترک کردن چون از دنیای اطراف امون میترسن من دیوانه وار عاشقتم.کار شیطانه، میدونم. با این حال نتونستم جلوی خودم رو بگیرم. هرروز جوری وانمود میکنم که انگار نیستم. عاشقت نیستم. با این حال من...میدونم که عاشقتم. هیچی نمیتونه به دادمون برسه و کمکمون کنه، محدثه. ما هردو توی این خرابی و الم شنگه گیر کردیم،هردوتامون. تو، من.. ما اینجا گیر کردیم بدون هیچ راهی. هیچ پایان خوشی برای ما وجود نداره.احساس میکنم قلبم شکسته ولی فقط میتونم بخندم.!
کاش پرنده ای بودم که در کتابها زندگی میکرد که به اوج آسمان ها پر میگشود و در اعماق خیال ها سفر میکرد
زندگی، زیستنِ همهمهای توخالیست حاصلِ امتزاجِ لحظههای پوشالیست لایک؟")
اونا مسخرت کردن؟ اشکت را در آوردن ؟ اذیتت کردن؟ اشکالی نداره مردم به هوای بارونی هم میگن خراب تو فقط زندگیت را بکن در آتش فشان را نمیشه با برف بست همانطور در دهان مردم را هیچ جوری نمیتوان مگر اینکه بمیرن پس همه را در قلب کوچک خودت بکش
آه که چقدر دوست دارم فقط یک بار او را ببینم و از او بپرسم:«اونجا چجور جاییه که هرکی رفت برنگشت؟؟ » ولی چه کنم که این اواخر حتی فرصت نکردم نگاهش کنم، درضمن جروبحثم کرده بودیم. حال همه ی کسانی که روزی می خواستند از شر من خلاص شوند، دنبال منن تا از نگرانی در بیان. ولی من بدون اون زنده ام، ولی زندگی ندارم! مربوط به رمان خودمه جرعت اینجا نمی نویسم. نتیجه ی اخلاقی:خیلی زود دیر میشه.
داستان آمیتیس یک تو پیجم
عاشقه پیت شدم(مثلا پیت ازش خوشش نمیومد)هر روز هفته را مردم:)
برای اون انتخاب سختی بود... انتقام، آرامش، یا عشق؟ وقتی نتونی تصمیم بگیری دنیا خودش دست به کار میشه و فقط یک گزینه برات باقی میزاره... مرگ! (این صفحه قبل مقدمه رمانمه🧑🦯)
کاش در این روزگاری که هرچه بگذرد قریب و غریبه تر میشود، میتوانستم بدون تامل درموردش، در خانه ای کوچک ولی دلباز زندگی کنم.
دوستم داشت گریه میکرد . پرسیدم چی شده؟ گفت دوستم منو ول کرده من پوزخندی زدم و توی دلم گفتم:(حداقل تو دوستی داشتی که ترکت کرده)
متاسفانه از شانس زیبام گند زدم به حساب قبلیم🤧(ویکتوریا💤) با این حساب برنده رو میگم و براش امتیاز رو میزنم!
روزی خاک ارزش باران را خوهد فهمید روزی که دگر هیچ بارانی نخواهد بارید .....
زندگی دور نیست ممکنه خیلی طولانی باشه اما به سرعت برق و باد میگذره مخصوصا اگه با افرادی باشی که دوستشون داری
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
نظرات بازدیدکنندگان (0)