یه لحظه به دوران بچگیت فکر کن! قشنگ ترین خاطره ای که از دوران بچگی به ذهنت میرسه رو بگو! خاطره یه کار خوب یه جایزه یه مسافرت جالب یا هرچی!
اتمام مسابقه | 1402/10/17 |
ظرفیت مسابقه | 50 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | جایزه : 1000 امتیاز و مدال توسط لایک کاربران |
وقتی که با بابابزرگم میرفتم سوپر مارکتی و یه آبمیوه آلوئه ورا با ساقه طلایی میخریدم🫠فکرشم نمیکردم یه روزی دلم برای طعم آلوئه ورا تنگ بشه.طعمی که درش با دستای بابا بزرگم باز شده بود؛قدر بزرگتراتون رو بدونید.چشم ببندی خودتم رفتی؛
بعد از اینکه از مهد کودک یا مدرسه میومدم سریع تلویزیون و روشنمیکردم میزنمشبکه پویاخیلی شوق داشتمزود بیامخونه😂😔
خب من... السا شدمممممم نشسته بودم یهو دختر داییم اومد گف میخوای یه جادو ببینی؟ چشممو بست و تاید ریخت رو دستم. بعد چشمو باز کرد و گفت کار منه. من السااااممممم
خیلی وقت بود که دلم عروس هلندی میخواست چون عموم هم داشت😅 مامانم گفت که اگه کار های خوبی بکنم بابام واسم میخره خلاصه از ۵ سالگی شروع کردم اتاقمو مرتب کردم ظرفارو شستم طی کشیدم دستمال کشیدم و ........😃 بعد از یه مدت خرگوش خریدیم خروس خریدیم مرغ خریدیم عروس هلندی خریدیم اینقد خر ذوق شدم🥰 حیف که خرگوش و خروس و مرغا مون رو دزد برد😔
خانوادم دوسم داشتن خاطره قشنگتر از این؟
خاطرم اینه که تا هر موقع دلم میخواست میتونستم بخوابم و هیچکس به من کار نداشت😁
وقتی بچه بودم دروغ گفتم به معلممون.(مشق نیست😂) اون فهمید بعد گفت چون تو خودت اعتراف کردی یه ستاره ی کوچیک پیش من داری🥹
رویا پردازی های زیبای قبل خواب
یه بار پرندم روی زمین دنبالم بود جای پنجره خواستم برش دارم اون ور پرتش کنم روی زمین ... اشتباهی سمت پنجره پرتش کردم 💔😐 خدا بیامرزه دو طبقه قشنگ سقوط کرد
تولدم بود رفتم تو کلاس، برام کیک ، خوراکی، کادو اوردن خیلی خر ذوق شدمممممممممممممممممممممممم
بدنیا اومدن پسر خالم کلاس سوم یا دوم بودم ماه آذر بود من چون مادر پدرم شاغلن و تو طول روز خونه نبودن باید با کلید میرفتم تو خونمون یه روز داشتم میرفتم بالا همسایه طبقه زیریمون میخواستن برن پایین بخاطر همین از من کمک خواستن منم کمکشون کردم بعد چند روز پسر خالم بدنیا اومد و من حس می کردم و مطمئن بودم هدیه خدا به منه خیلی حس خوبی داشت
شب ها با بابامو داداشم میرفتیم پارک از خستگی هلاک میشدیم و بر میگشتیم خونه
خاطره قشنگ ندرم!(:
قصه های قبل خواب که مامان و بابام برام هر شب میخوندن
وقتی برای اولین بار تنها دوستم منو بقل کرد
بچگی چیست؟ یکیتوضیحبده🤫
وقتی بچه بودم همه میخواستم جای من باشن 😧🌹
هر روز این متنو با خودم میخوندم و آرامش پیدا میکردم:) زندگےدرواقع مثلیڪفنجانقھوهست☕️ سیاھ ؛تلخ ؛ داغ ...! امامیشہ توششیرریختتاروشنشہ میشہشڪرریختتاشیرینشہ ومیشہڪمۍصبرڪردتاخنڪشہ قهوهزندگیتونبہڪام ...... خاطره خوشمل ار از این؟؟؟
وقتی ک دوست پیدا کردم
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
نظرات و خاطرات همه تون عالی بود