خواب هاتون سم باشه خودم: یه بار خواب دیدم دزدای دریایی گرفتنم داخل توپ هایی که داخل توپ پرتاب میکردن منو گزاشتن توش و پرتایم کردن و در حال اینکه تو اسمون بودم یه رنگین کمون قشنگ بالا سرم اومد بعد با سر داخل سکه ها فرود اومد ( دریا از سکه بود) بعد که با سر فرود اومدم بیدار شدم😂😂😂
اتمام مسابقه | 1402/10/16 |
ظرفیت مسابقه | 100 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | بدون مدال مسابقهتوسط سازنده مسابقه |
خواب دیدم داشتم با شرک میرقصیدم (تانگو) که یهو مامانم اومد با قابلمه زد تو سر شرک
داشتم با پراید میجنگیدم و خب باید سرش رو مثل دیمن اسلیر با کاتانا قطع میکردم 😂
خواب دیده بودم:.... من تو کلاس نشسته بودم که زنگ تفریح میخوره و من و دوستام به سالن جوایز و مناسبت ها میریم و متوجه میشیم که از امروز تا چند روزدیگه، روز ندانستن عه( 🤡) از مدرسه به کلاس بوکس میرم و موقع ای که داشتم از کلاس بوکس به خونه میرفتم سه تا پیرزن جلوم رو میگیرن و سعی میکنند منو بدزدن اما من گول اونا رو نمی خورم(🗿) و داد میزنم و کمک می خوام که یهو جمع گنده ای از مردم به سمت من و اون سه تا پیرزن میان و به من میگن امروز روز ندانستن عه و تو باید خودت را خر فرض کنی و خریت کنی.
خواب دیدم نصف شب داریم با مامانم از مدرسهمیایم🤡بعد یهو میگ میگو دیدم با اون گرگه که دنبالشه دارن یه کوه میارن وسط پارک🤡 بعد السا رو دیدم که میخواد گرگه رو منجمد کنه😐💔 بعد یه مار غول اسای سیاه امد منو یه پونی رفتیم روش کرم ریزی کردیم😐🤦♀️ بعد اون منو پونیه رو امد بخوره که یه غول امدو خوردش🗿 مامانمم اینهو مجسمه وایساده بود به منو سفید برفی نگاه میکرد که داریم با غوله میجنگیم بعد هری پاتر از ناکجااباد در امد و به منو سفید برفی پیوست🗿وبعد مامان و بابا ی غوله امدن و هممونو خوردن🗿🗿🤲
خواب دیدم پلنگ صورتیا مارو محاصره کردن........لعنتی اسید بود😂
من هر روز خواب فردا رو میبینم
خواب دیدم رفته بودم مدرسه دوستم مدیر مدرسشون با تبر اومد تو کلاسشون گفت هرکی با این دختره حرف بزنه سرشو قطع میکنم بعدش یکی از بچه های کلاس با لباس هندی اومد قر داد گفت بیا برقصیممم🤡
خواب دیدم که دست گیره درو اشتباهی شکوندم بعدش در دیگه بسته نمیشه بعدشم دوست های کلاس زبانم اومدم دمه در خونمون هی در میزنن لایک کن به خدا من کابوس دیدم!
ولی من یبار خواب دیدم با باب اسفنجی رفتم دیت بردمش رستوران دریایی ماهی اوردن براش عصبانی شد فحش داد پاشد رفت با جونگکوک 🤡
خواب دیدم داشتم با همکلاسیم حرف میزدم... بعد چند ثانیه چشمم سیاهی رفت....بعد دیدم همه چیز دوبعدی شد.....یکم نگاه کردم دیدم اینجا دنیای کارتون باب اسفنجیه و من خونه ی بختاپوسم. ماموریتم اینه که به بختاپوس کمک کنم مامانشو راضی که براش هایلایتر هویج بخره! یعنی یه روش و دکلمه ی خواهش کردن باید یراش آماده میکردم.... یعد تو خوابم یادم نبود اسم بختاپوس چیه یا اصلا کی هست بعد یه ملافه دیدم که نوشته بود از طرف مامان برای (اسم بابای یکی از همکلاسیام) بعد گفتم آهاااا پس این اسم بختاپوسسسسسسهههههه
خواب دیدم جنی بهم خیانت کرده رفته با پاتریک🤣🤌🏻 یکی دیگه هم هست پاتریک و باب اسفنجی دارن باهم وسط خونمون دنس فورتنایت میزنن🤣🤣🤣🤣
خواب دیدم صبح شد منم همه کا را مو انجام دادم و دقیقا وقتی که می خواستم استراحت کنم از خواب بیدار شدم و باید دوباره همه یه کارا مو میکردم
خواب دیدم داشتم میرفتم خونه همسایمون بعد تو راه کلی عنکبوت ریختن رو سرم داشتن منو میخوردن(ساعت پنج صبح بود) بعد پدر گرامی ساعت پنج بیدار بود داشت تو گوشی میچرخید از من فیلم گرفت کلی میخرم کرد تا حدی که بهم لقب زن عنکبوتی دادن🥲😂
خواب دیدم معلم فیزیک مون دارع با شلوار گل گلی صورتی گشاد تو کنسرت خواننده مورد علاقم رفتع بالا و دارع با سندی ( همون سنجاب تو باب اسفنجی) قر میدع و میرقصن
خواب دیدم سوار موجودی از ترکیب گربه و دایناسور با شمشیر بنفش و سبز رفتم به جنگ کاپیتان باب اسفنجی بعد هم کاپیتانه تبدیل به پشمک شد با اکیپمون نشستیم به خوردن پشمک
خاب دیدم رفتم هاگوارتز و شدم جینی و درحال زدن مخ دراکو ام😐🤌 دراکو چق کرااش بود یره
من یبار خواب دیدم تو خونمون تنهام وایستاده بودم پشت چهار چوب در یهو احساس کردم یکی بهم نزدیک شد تا برگشتم بانی (همون خرگوشه تو فناف) جلوم بود و یهو زد منو ک*ش*ت*😢 اینم خواب سم من😞😞😞😞😞😞😞😞
خواب دیدم بخاطر اینکه کل پام ورم کرده میخوان پامو قطع کنن😐💭 (که فردا بعد از اینکه از پله ها افتادم پام ورم کرد://///)
خواب دیدم یه گربه داشت داخل خونمون با سرعت وحشتناک دنبالم میکرد منم کوچیک شده بودم اندازه یه موش فرار میکردم 😂😂 توس خونمونم بود بعد سمت دیوار که میدویدم میرفتم تو دیوار و بعد دوباره تو خونمون ظاهر میشدم خیلی بد بود خداییش 😂🤣🤣🤣
خواب دیدم دارم با شیطان های پاخل انیمه شیطان کش میجنگیدم و جالب بود که من هاشیرا بودم 🙃😁
خواب دیدم که تو خواب شبه و دارم میخوابم یهو یه موجود عجیبی از تو سقف در اومد و میخواست منو بخوره🤨منم نمیدونم از کجا یه شکلات آوردم دادم بهش خورد با هم دوست شدیم😂بعدش کلی با هم بازی کردیم از منچ و مارپله بگیر تا ماینکرافت آنلاین😅😅بعدم من خوابیدم اونم نشست ماینکرفت بازی کرد👽👽
یک بار خواب دیدم توی مدرسه ام بعد باید میرفتیم یک جلسه مامان بابا ها هم بودن بعد من رفتم بقیه نیومدن . اونجا رو نمیشناختم. حوصلم سر رفت با چند تا بچه کوچیکتر رفتم بیرون ، شب بود مدرسمون هم خیلی ترسناک بود .یعنی مدرسمون نبود یک حیات خیلی خیلی بزرگ بود که نرده هایی با لجن پوشیده شده بودن داشت و مدرسمون شبیه تيمارستان بود برقش روشن نمیشد ماهم رفتیم خونه ما بعد توی پارکینگ خونمون آتیش روشن کردیم ولی یهو برق رفت پشت در پارکینسون چون شیشه های مات داره رعد و برق زد و یک آدم دیده شد ماهم ترسیدیم رفتی
خواب دیدم توی انیمه سگ های ولگرد بانگو بودم کنار رانپو بودم و دازای اومد گفت عاشقتم 🥲🥲🥲
خواب دیدم پاریسم و یکی از بست فرند های مرینتم و می دونم اون دختر کفشدوزهکیه بعد دیدم همش به خودش می گه من بی عرضم منم بهش گفتم نه تو بی عرضه نیستی تو قهرمانی و تا خواست جواب بده از خواب با صدای دلنشین مادر پاشدم
خواب دیدم وسط خونمون یه درخت بلوطه بعد دامبلدور با خالم میان خونمون سنجابا که رو درختن وقتی دامبلدورو میبینن یکی یکی غش میکنن😂 بعدش میرم تو اتاقم و اتاقم تبدیل میشه به خونه مادربزرگم که اونجا انگار مثلا مدرسمونه و یه ترکیبی از جیدال و کوزوش وانتونز مدیرمونه🗿✨
من اصن فیلم جومونگ رو ندیدم خب... خواب دیدم دختر جومونگ شده بودم دوتا داداش داشتم دوقلو بعد همه میخواستن مارو بکشن رفتیم تو اتاق من قلیم شدیم اتاقم یه در داره میخوره به راه رو من از اونحا فرار کردم با همسایمون که مثلا راننده مابود رفتیم بعد چند وقت که برگشتم خونه دیدم همه مُردن داداشم یار دشمنا بود بعد دنبال من مرد من رفتم تو اتاق پشت در محک نگه داشتم داداشم با نِی نوشابه تونست در رو سوراخ کنه بعد من درو باز کردم گفتم درو سوراخ نکن بابا دعوات میکنه اونم دیگه دست بردار شد😑😑
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
نظرات بازدیدکنندگان (0)