اگر یک روز بهت زنگ بزنن و بهت بگن خدایی نکرده دوست صمیمیتون توی تصادف فوت کرده چجوری به مادرش میگید؟

من:ببخشید شما دختر دارین؟ مامانش:آره ،چطور؟ من:دیگه ندارید،یاه یاه یاه😂😂

نمیگم میگم بچشون فرار مغز ها کرده رفته خارج حداقل پز بدم رفیقم خارجه

خرکی میروند ماشینو تصادف کرد مرد

اول خودم می میرم.پس لطفا کسی رو پیدا کنید که پدر و مادر من خبر رو بده

امممم ببخشيد بچه ي شما مي خواست خدا رو ببينه بعد من بهش پرواز ياد دادم رفت پيش خدا😅😂🤣🥲

دوستی ندارم

مگه اونا قبل من نباید خبر دار شن؟ و اینجوری میگم:سلام خاله ببخشید مزاحم شدم.میگم فرزند شما در دلهایمان همیشه زنده اس ناراحت نباشید❤️غم آخرشون باشه😐

نمیگم 🥸😂 یا فوقش شماره مادرش رو میدم میگم بهش زنگ بزنه بگه 🙂🗿

بستگی داره کدومشون باشن . مثلا اگه دختر داییم باشه با گریه میگم ولی اگه برا همکلاسی هام باشه اول به مامانم میگم بعد میریم باهم به مامانش خبر می‌دیم

سلام مادر فلان 😂😐😐😐😐 مادر : جانم دخترم 😊 من : خوب راستش یه چیزی میگم ناراحت نشید خوب ؟! 😐 مرگ حقه دیگه درسته و همه ی ما بروز می‌میریم مادر : دقیقا چیرو میخوای به من بگی 😨 من : امممممم ..... به نام خدا ..... زهرااااااااا مرد 🤌😐 به همین آسونی به همین خوشمزگی 😂😂😂😂

سلام خانم.... خوبین؟ببخشید مزاحم شدم(احتمالا صدام پر از بغضه) بعد اونم میگه چیشده ..... جان ؟ بعد منم قطع میکنم اخه خودم واقعا نمیتونم🥺

احتمالا اونقدر حالم بد بشه که نتونم به مادرش چیزی بگم

میگم: خاله می دانید دنیا برای هرکس یک روز شروع میشه این زندگی ما فقط یک امتحان هست که برویم جهنم یا بهشت می دانم درکش برایتان سخت است ولی دختر شما این امتحان را تمام کرد و الان می تواند نتیجه ی مهربانی هایش را ببیندد

یه پست میزرام توی اینستا تا پدر و مادرش متوجه بشن

دوست صمیمی ندارم اگه داشتم شمارمو نداره اگه داشت اونی که زنگ میزند از روی اسمم میفهمید من هیچی بارم نی پس دیگه در نتیجه به من زنگ نمیزدن 😀🌹

میرم تو خونشون اول حالشونو میپرسم و بعد اینکه از تجربیات خودم که من وقتی عزیزامو از دست دادم و چه حسی داشتم تا کم کم اماده بشن و بعد میگم چون میدونم از دست دادن فرزند چقدر سخته

سلام شرمنده بچتون مرد😂

سلام‌ببخشید‌میدونستید‌که‌بچتون‌خرابه‌و‌سیگارمیکشه‌و‌الکل‌میخوره؟ وقتی‌پشماش‌ریخت‌بهش‌یهو‌میگم. پلیس‌گرفتتش‌و‌اعدام‌شد...👁️👁️

من اول باید سعی کنم خودمو اروم کنم. بعدشم یجوری به مادرش میگم

همون جوری که وقتی صمیمی ترین دوستم تا مرض مرگ رفتو برگشت. میرم بغلش میکنم و با شروع یه موضوع به اون میرسم و بحش میگم.