خاطره های سمتون رو تعریف کنید تست میسازم ازش🤗😅
اتمام مسابقه | 1402/09/03 |
ظرفیت مسابقه | 52 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | بدون مدال مسابقهتوسط سازنده مسابقه |
شاید باورتون نشه ولی واقعیه، یروز من بعد از زنگ تفریح اومدم تو کلاس بعد اومدم جلوی در یهو دیدم دوتا بچه دارن یکی دیگه رو میکشن(کلاس پنجم بودم) هیچی دیگه بعد یهو بلوز و مانتو دختره رفت بالا و.... استغفرالله.... همه دیدیم🌚🥲
یک روز با دوست خواهرم رفته بودیم پارک بعدش دوست خواهرم بشقاب پرنده اورده بود بعد داشتن بازی میکردم منم رفتم بعد هدف گیریم افتضاح نمیدونم رو چه حسابی رفتم بازی بعد می خواستم پرت کنم یک پسره ای داشت رد میشد بعد خورد به جایی که نباید میخورد من از این ور داشتم هم جر میخوردم هم داشتم آب میشدم اونم که .... 😁😂😂😂🤣🤣
داشتم ب یکی از معلمامون بد و بیراه میگفتم دیدم دوستام دارن علامت میدن برگشتم دیدم پشت سرمه.... هعی دیگه تا عاخر سال نمیتونستم سر کلاساش نرم زیر میز
داشتم می دویدم خوردم تو شکم ناظممون داشتیم با دوستان درباره ی بدی مدرسه و اتاق بهداشت می گفتیم که دیدم مربی بهداشت پشت سرمه🤯😖😵💫
یه بار تو مجلسی که همه فامیلا نشسته بودن گوزیدم ابروم رفتتتتت
یه روز دوستم تو مدرسه برام یچیزی خرید، بعد من رفتم دم بوفه ایستادم همون چیزو فروختم😐
آقا وقتی من ۷ سالم بود و رفته بودیم قشم، توی پاساژ یهو یه آقایی رو دیدم خیلییی از پشت شبیه بابام بود، بعد یهو ژاکتشو کشیدم، یهو برگشت یه نگاهی به من و مامانم کرد اصن یادش میفتم میترسم🥲
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
تموم شده
ولی:ما چند روز پیش رفتیم مراسم ختم یکی از اقواممون من ۸۰٪ رو نمیشناختم بعد مامانم گفت بیا بریم به یکی سلام کنیم،ما داشتیم میرفتیم پیداشون کنیم من همینجوری رندوم ینفرو دیدم باهاش دست دادم🥲مامانمم گفت میشناسی؟گفتم نه سریع دستمو کشیدم رفتم محو شم😂