یه روز رویایی!

اصلا بیدار نمیشم زیر پتوی گرم و نرمم میخوابم😂

ساعت هفت صبح بیدار میشی ... بری مدرسه ... میفهمی اون روز تعطیله ... دوباره میخوابی

صبح که پا میشم آفتاب افتاده تو خونه و من سریع پا میشم تا چمدونو ببندم . با آرامش سوار تاکسی میشم و به فردگاه میرم. دینگ ،دینگ، دنگ «مسافرین پرواز 299 به مقصد ژاپن» سوار هواپیما میشم و بعد چندساعت میرسیم. پامو تو توکیو میزارم ؛) اول از همه سراغ فیگور و عروسک های انیمه میرم . فروشگاه های بزرگ و مجلل با بستنی های عین جلدش . بعد کنسرت انیمه ای میرم و شب میشه منم به هتل خفن و جذاب میرم ؛) جذاب بود ؟

صب بیدار میشم حاضر میشم ک برم بیرون واس خودم هوا بخورم یهو میبینم ک کراشمم اونجاس باهم صحبت میکنیم و ب نتیجه هایی می‌رسیم بعدش ع همون موقع تا ساعت 12 1 شب باهم میریم گردش و بعد میریم خونمون 😂

از نظر من میتونه یه روز بدون ناراحتی برای روز بعد باشه استراحت داشته باشی بدون هیچ مشکلی.... که متاسفانه هیچوقت اینطوری نیست😅

خواب خوراکی استراحت تلوزیون موبایل اینترنت رایگان

یه روز رویایی قراره که انسانیت همه جا باشه زندگی معنی خودشو داشته باشه کسی دیگه الکی برای نیاز به توجه ننویسه من شبا گریه میکنم و از زندگی متنفرم و واقعا بهش توجه بشه

سریال تماشا میکنم از غروب عکس میگیرم میخوابم

فقط خواب داره

من رویای خودمو دارم که شاید برای هیچکس معنی نداشته باشه یه بار دیگه باهاش وقت بگذرونیم باهاش بخندم مسخرش کنم سربه‌ سرش بزارم مدت طولانی ای تو بغلش باشم تمام روزم رو در کنار اون بگذرونم همین