بد ترین سوتی در مدرسه

‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

من ووشو میرفتم تابستون به مربیم استاد میگفتم تا یه ماه تو مدرسه به معلمم اشتباهی استاد میگفتم سوتی بعدیم اینه که مدیر مونو قدش کوتاه فک کردم دوستمه و نیشکون گرفتمش 😐

اهم اهم به معلم گفتم مامان وسط لاس در حال درس دادن من تو آسمون هفت سیر میکردم و بلند و اندوه بار گفتم هی زنگ خورد دیر کردم رفتم تو کلاس معلوم پا تخته ندیدم رفتم نشستم رو صندلی معلم داشتیم تو حیاط با بچه ها آب بازی میکردیم که ناظم اومد و من بطری آبو ناخواسته خالی کردم روی ایشان ننن و هزاران خرابکاری دیگر

هی این بود که معلممون رو مامان صدا کردم.

با اعتماد به نفس به معلم عربی گفتم ۲۰ میشم برگمو صحیح کرد گفت تو بودی میگفتی ۲۰ میشی بیا برگتو بردار برو😑 گند زده بودم گنددد

یه روز دبیر زیستمون نیومده بود و تقریبا اخرای زنگ بود من رفته بودم بیرون از کلاس تا یه سری برگه رو به دفتر مدرسه بدم بعد وقتی داشتم برمیگشتم تو کلاس یهو صدای زنگ رو شنیدم و فکر کردم زنگ مدرسه خودمونه ( مدرسه ما کنار دبستان بود و صدای زنگ اونا تو مدرسه ما میاد) بعدم منم بدون اینکه نگاه کنم با صدای بلند اومدم بگم: مطمئن نیستم که زنگ... و بعد یا چهره معاون عزیز رو به رو شدم 😅🤦‍♀️

اول ب معلم گفتم تیچر بعد گفتم مامان بعد گفتم خاله بعد عمو همه چیزو گفتم الا خانوم معلمم اعصبی شد گفت خاه عمو هم شدیم دیگه