پاترهدا بیان تووووو

تا میتونم بالا پایین میپرم و خوشحالم از شر مدیر معاون مون خلاص میشمممم بقدری خوشحالم که نمیشه توصیفش کرددددد:))))))))))))))) 😆😆😆🖤💚🖤💚

قابل توصیف نیست انگار کارخونه قند تو دلمه

اول که نامه به دستم میرسه ذوق مرگ میشم و از خوشحالی گریه میکنم بعد هزار بار نامه رو میخونم بعد به دوستم میگم و بعد به مامانم میگم که بعدش بریم باهم کوچه دیاگون و وسایل مورد نیاز هاگوارتز رو بگیریم و به عنوان حیوون برای خودم یک گربه بگیرم خب کلا خیلیییییییییییییی خوشحالم میخوام برم هاگوارتز و از دست مدرسه ماگلا خلاص میشم اصلا خیلیییییییییییییی رویاااییییههه (چرا برامون واقعا نامه نمیاد هممون بریم هاگوارتز😢😢😢😭😭😭😭)

خوب خیلی خوش حال میشم ولی خوب ناراحتی هم داره چون خانواده ام را فقط در تابستان می توانم ببینم و امکان داره که دوستانم را دیگر نبینم و..

غشششششششششششششششششششش هیجان به تواننننننن 10000000000000000

از خوشحالی جیغ می زنم احتمالا گریم هم بگیره نموتم حالم را توصیف کنم خیلی رویاییه

خیلی خوشحالم چون قراره بالاخره برم هاگوارتز و از یه طرفم ناراحتم چون قراره نصف سال خانوادم و نیبینم

خیلی خوشحال میشم 🫀🥺 چون میتونم دوست خوبی برای دراکو باشم 💚🖤 و از اتفاقات که ممکنه جلو گیری کنم ولی به دلیل قانون کوانتوم و زمان نمیتونم 😔💔

میرقصیدم فقط