تلخ ترین خاطره ای که با خنده ازش گذشتین؟
اتمام مسابقه | 1402/08/13 |
ظرفیت مسابقه | 100 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | بدون مدال مسابقهتوسط سازنده مسابقه |
وقتی ع*اشق شده بودم اون روز هردومون میدونستیم آخرین روزیه که همو میبینم ولی حتی نتونستیم سلام کنیم و تنها واکنشی که دادم لبخند بود و دیگه اونو ندیدم:)
سال اول دبستان بودم که بچه ها به شدت اذیتم میکردند و واقعا وقتی می خواستم برم مدرسه توی چشام اشک جمع میشد یکی از کاراشون که هیچی نیست در برابر کار های دیگشون این بود که دفترمو برداشتند انداختند زیر پاشون و با کفش پا گذاشتن روش دفتری که من با ذوق توش مینوشتم ولی من توی اون سال دانش آموز اول کلاس شدم✌
همه ی دوستام ترکم کردن ولی باز به دردم خندیدم 😔
مرگ مادر بزرگم😭😥😣 پارسال مادر بزرگم فوت کرد و من خیلی رابطه صمیمی باهاش داشتم وقتی فوت کرد من نتونستم باور کنم پس مجبور شدم خودم رو با بچه های فامیل و دیدن فیلم با اونا و خوندن طنز سرگرم کنم.تو اون دوران من شاید خیلی کم گریه کردم و از این بابت راضیم چون اگه خودمو سرگرم نمیکردم ممکن بود نابود بشم😢😣
عه منظورت هرروزه؟
وقتی رلم دیگه جواب پیامامو نداد و وقتی که داشتم کم کم فراموشش میکردم اومد جواب داد 💔
شروع شدن دوباره مدارس
خیلی زیاده..
مرگ مادر بزرگم
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
کی برنده رو انتخاب میکنیییی؟؟؟
چجوریییی باییددددد انتخابببب کنممم؟؟
تو گوگل سرچ کننننن!
میاد به خدا میاد اینقدر بی حال نباش!!!!
خوابم میاددد اوکییی