دوستان به مناسبت نزدیک شدن مهر،میخوایم اینجا یه خاطره(خنده دار،جالب،مسخره با هرچی...)از مدرستون بگین.
اتمام مسابقه | 1402/06/28 |
ظرفیت مسابقه | 100 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | توسط سازنده مسابقه |
یه بار تو کلاس بودیم زنگ اول بود.ریاضی داشتیم.معلم منو صدا کرد یه مسئله حل کنم منم رفتم همینکه نشستم یه نفر گوزید.بعد معلم گفت با اجازه من رفتم یه مکالمه انجام بدم گوشیش رو هم گذاشت رو میز رفت بخنده
چهارشنبه بود.معلم ورزشی ن تو کلاس همینجور داشت حرفای اضافه میزد من و جلوییمون هم حوصلمون سر رفته بود.من یه دفعه یه ایده به ذهنم رسید.یه کاغذ برداشتم با خودکار یه پیام نوشتم.اون کاغذ رو تا کردم.کفشم رو درآوردم.کاغد رو انداختم در کفشم.برای جلوییم روی زمین کفشم رو سر دادم.جلوییم فهمید دارم چیکار میکنم کفشم رو گرفت.آروم پیغام رو برداشت.جوابم رو سریع نوشت دوباره انداخت تو کفشم و کفشم رو برام سر داد.اینجوری شد که کل زنگ رو شروع به چت کردن کردیم بدون این که کسی بفهمه😂😂😂😂 به خدا بچه خوبیم.😂😂
توی این شیش سال هیچ خاطره ای نداشتم🗿💔
یه بار کلاس اول با بابام رفتم مدرسه هی میگفت چرا با بقییه فرق داری بعد فهمیدیم بون مقنعه بودم 🤣🤣🤣🤣🤣
روز اول مدرسه ها کلاس اول مقنعه مو گم کردم :)
در یک امتهان معلم همه جواب هارو. گفت😂
از خانوممون یه سوال داشتم میخواست گوشیش رو باز رفرش رو یاد گرفتم🤥😐😬
یه بار با مامانم رفتم مدرسه بهش گفتم جلو در مدرسه بمون تا من بیام برگشتم دیدم نیست من از مدرسه فرار کردم رفتم مدرسه پشتی که خواهرم اونجا درس میخواند 😂😂😂
یک بار دوستم خواست به بقلیش برای پایان ترم ششم تقلب بده بعد برگه رو انداخت بعد دوستش اشتباهی با پاش هلش داد جلو بعد چون خیلی جلو بود نمیتونست برداره بعد ناظم اومد چسبید به کفشش رفت 😂 اخرشم دوست من جواب سوالو اشتباه داد دوستش بدون تقلب درست نوشت😂
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
قهرمان کنونی از نظرم:Seleen
سوالای امتحانو از کیف معلم قاپ زدیم😂
💔😂
قهرمان کنونی از نظرم:Saya