بدترین سوتی که حاضری همه چیز هاتو بدی تا اون سوتی اتفاق نیفته رو بگو جایزه برنده:لایک ۵ تست آخر و فالو
اتمام مسابقه | 1402/06/11 |
ظرفیت مسابقه | 100 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | جایزه : 1000 امتیاز و مدال توسط لایک کاربران |
سر کلاس زبان داشتم به معلم حرف های زیبا می زدم که دیدم عه میکروفون بازه :/
تو جرعت حقیقت قرار شد زنگ بزنم به دوستم بگم شکست عشقی خوردم .😅 زنگ زدم به جای اینکه بگم پسری که دوستش دارم خودش دوست دختر داره گفتم خودش دوست پسر داره 💔😂 هم اون ور خط ترکیده بودن از خنده هم این ور خط ، خیلی ضایع بود خدایی 🤣
به معلم گفتم داداش😐
داشتم کالاف بازی میکردم (یه بازیه جنگی) بعد با دوستم بودیم (توی بازی میشه با ویس باهم حرف زد)بعد من ویسم گذاشته بودم رو فرند جوری که فقط دوستم صدامو بشنوه و من ۲ تا هم تیمی داشتم که یه دور قبلا باهاشون بازی کردم بعد داشتم به دوستم میگفتم که اون دو تا بهم درخواست دوستی دادن من قبول نکردم و واسه مسخره بازی گفتم من خیلی ادم سنگینیم اصلا نمیشه به نزدیک شد، که یکهو صدای یکی باز شد گفت چرت نگو بابا... منم فهمیدم صدام رو تیم بوده یعنی صدامو میشنیدن....
به معلم گفدم هاااایییهاااااه معلمم سریع گفت بچه ها این معنیش چی میشه!؟!؟؟ منم گفتم خانوووم یعنی دمت گرررم 😶🌫️😵💫🤣
تو آسانسور یه خانومه بهم گفت خوبی؟ منم با تعجب گفتم الحمدلله 😕 بعد اون به گوشیش اشاره کرد که با من نبوده منم کم نیاوردم و به ذکر شمار تو دستم اشاره کردم که داشتم ذکر میگفتم😅😅
یه بار به معلمم گفتم مامان
یادم نمیاد سوتی داده باشم
معلمم داشت با ایرپاد صحبت می کرد گفت سلام منم جواب دادم😥
میدونی چقدرر زیادن؟!🦍
یه بار وقتی ۹ سالم بود قاطی کرده بودم از خودم فیلم گرفتم گفتم یه چوب بستنی بردارین رنگ کنین بعد نمیدونم چیشد تو واتساپ استوری شد😂 هیچی دیگه کل جدمون دیدنش😐🤌
سر کلاس داشتم به معلم فحش میدادم دیدم دارم بلند حرف میزنم همه ی کلاس بهم خیره شد 😶
به مامانم گفتم نفهم از دهنم پرید
سر کلاس زبان بودم و کلاسم مجازی بود و تماس تصویری گروهی و توی کلاس فقط ۳تا دختر بودیم و تیچر هم مرد بود شلوار گل گلی با مانتو پوشیده بودم و نشسته بودم سر کلاس داداشم اومد توی اتاقم یه جیغ بنفش کشیدم و گفتم این توله سگ و ببرین ویه عالمه بد و بیراه گفتم و یه عالمه هم به هم زدیم بعد که داداشم با صدتا زور رفت بیرون دیدم ای وای هم میکروفونو هم تصویر بازه چشم های استاد داشته از حدقه بیرون می زد و پسرا یه عالمه به شلوار گلگلی و مانتوم و کارهایی که انجام داده بودم خندیدن بعد از اون کلاس زبانم و عوض کرد
یه تست ساخته بودم به اسم "تبعیض بین گروه و سولوئیست های کیپاپ" و توش گفته بودم از فلان گروه زیاد فعالیت نمیشه و باعث میشه طرفداراشون اینجا حس خوبی نداشته باشن...بعد اسم چند تا گروه رو گفتم و بعداً فهمیدم که ۲تای اونها دیسبند شده بودن😐💔 خداروشکر رد شد..ولی خب آبروم جلو ناظر رفت💔😶
داشتم توی کلاس مجازی به خانم معلمم حرف های زیبا می زدم که صدام باز شد
مدیرمون اومد بهم دست بده من برگه های دستمو دادممم بهش:-)))))))))))) مدیرمون:ایا من برای تو یک لطیفه هستم؟ 🤡
وای خدا،از گفتنش خنده ام میگیره😅 سر کلاس زبان آنلاین تو اسکایروم،داشتم با صدای مضحک میگفتم این چقدر حرف مفت میزنه بعد اسممو صدا کرد از کاربرꫝꫀꪶ.ꫝꫀꪶ کپی نکردما بخدا!!!
یه بار به معلمم گفتم خاله یه بار هم مامان و به دوستم گفتم آبجی😂😹🤣😅 لایک موکونی؟
داشتم تو مدرسه قیبیت یکی رو. میگردم نگو داشت گوش میداده
به پسر داییم فحش عمه دادم🚶♀️
اینکه سوتی ندادم ولی دارم کامنت میدم👍🗿
داشتم تو کافه غیبت یکیو میکردم دیدم میزش دقیقا پشت سرمه:)💕
گفتم سامبادی گیو می اجماعا صلوات🥲🤌
تو کلاس اسکیت اومدم چصی بیام گفتم استاد من ی حرکت خیلی خفن و.. بلدم انجام بدم، اومدم شروع کنم به حرکت خدا زد پس کمرم یجوری پخش زمین شدم دستم پر خون شد 😐💔تازه جلوی همه بعد استاد مرده بود از خنده ( البته خیلی ضایعیش بخاطر این بود که خیلی ساله اسکیت کار میکنم بعد یهو مث ماست پهن زمین شدم 😐 )
معلم زبانم بهم شیرینی تعارف کرد آب دستم بود همرو خالی کردم 🥲
همین دیروز بود ، یه هو از دهنم پرید که آقا من تو یلدا مجسمه معلمم شکوندم . کسی که الان داره اینو براتون می نویسه، روحمه. برای شادی روحم صلوات
سط جممع هم خاله هام بودن و داشتن گپ میزدن یهو گو.زیدم😐😂
شاید باورش براتون سخت باشه ولی یه بار یه مشتری برای بابام زنگ زد بعد بابام هم حموم بود بعد مامانم گفت گوشی رو بردار بگو بابام اینجا نیست منم برداشتم همین رو گفتم بعدش مشتریه گفت مامانت خونس که مثلا به مامانم بگه که به بابام بگه بعدش منم گفتم اره بعدش مامانم گفت بگو نه خونه نیستم! منم گفتم نه مامانم خونه نیست:/ بالاخره این طنز ها روی من اثر کرد:/
تولد بابام بود دیدم داشت میمومد تو خونه سریع بلوتوث باندو روشن کردم آهنگه رو گذاشتم چند ثانیه موند دیدم صدا ازش در نمیاد من بابامو نگا میکردم بابام منو.... بابام جعبه کیک دستش بود منم تعجب کردم اصلا صدای باندو زیاد نکرده بودم🙂🙂🙂🙂
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
یادم نمیاد. معمولا سعی میکنم کمترین سوتی رو بدم، اما نتیجه برعکسه😐
منم😐💔
امم ی این خاطر سم مال2 سال پیش است بعد خوندن چشمهایتان را با اسید 99٪ شستوشو دهید..........
داشتم با دوستم درباره داشتیم درباره بی تی اس حرف میزدم گفتم ام فقط جونگوک خیلی جونههه مامان گفت وایسا به بابات بگم گفتتت ماماانن گفت عاش. ق شدی. پدر داگ گفتم نههههههههه مامان بی تی اسسسس گفتت به بابام بابام و منو تنبیه کردن:(