ضایع ترین لحظه در مدرسه

معلم به همکلاسیم : باز تکلیفاتو ننوشتی؟ بلند شو از کلاس برو بیرون همکلاسیم خلاف انتظار معلم بدون هیچ چونه زدنی رفت به سمت در که بره بیرون معلم : حالا توضیحی چیزی نداری(در اصل نمی‌خواست بیرونش کنه و انتظار نداشت یهو بره میخواست بترسونش و اصرارش رو قبول کنه) دلم واسه معلمم سوخت🥺😂

وقتی کلاس دوم بودم جلوی معلم و قلدر مدرسه زمین خوردم و گریه کردم

داشتیم بلند بلند آهنگ ابی می خوندیم یهویی ناظممون اومد

مدرسمون غذا نظری داد. بعد یکی از اسکل ترین بچهامون اومد حرصمو در اورد. منم تهدیدش کردم این غذاهرو روت میریزم هاا(غذاش خیلی بد مزه بود منم از خداخواسته که به یه بهانه از دست غذاهه خلاص شم) اونم گفت اگه راست میگی بریز(منم خرخون بودم و نمیخواستم اون کارو زکنم چون استادم دعوام میکرد)برا همین اومدم روش بریزم که غذاهه همش ریخت رو زمین😂😂😭 ولی هیچکس نفهمید فقط دوستم کنارم بود و همش میگفت نکن عاقبت خوبی نداره😂 بعد با تی تمیزش کردم. اون دختره اسکلل همیشه حرصمو در میاره.😐😐 ازش بدم میاد اهههه