تناسخ در رمان؟🥀📚

سلام گایز میشه لایک شم🙏🏻🙏 اگه من توی یه دنیای خیالی بیدار شم خب توی دلم خیلی ذوق مرگ میشم و از خوشحالی منفجر میشم آخه میتونم حتی شده برای یه روز خودم باشمو هر کاری خواستم انجام بدم/البته نه هر کاری اشتباه برداشت نشه/😂 و اگه محیط و شرایط طوری بود که کسی متوجه نمیشد من مال اون دنیا(خیالی)نیستم به روی خودم نمیوردم🙃 و تا حد امکان در نقش خود فرو میروم و دیگه بیرون نمیام😂😇 "خدا جون چرا چرت و پرت میگم؟!" خلاصه اگه ژانر اکشن و ترسناک بود قاتل میشم اگه رمانتیک بود اون عاشق شکست عشقی خورده میشم...

خب عزیز دلم بزا برات بگم 😂 بنده خیلی دوس دارم وقتی از خواب پا میشم دختر امپراطوری، نمیدونم پادشاهی و... باشم حالا ولش امم اولش که تاجایی که میتونم مث خر عرعرکنان میخندم بخاطر این خوشبختی بی نهایت 😂 بعدش جدی میشم و خوشحالم از اینکه مثلا این رمان قبلا خونده بودم و میدونم در آینده چی میشه و بعدش میرفتم تو وان حموم پر از سکه های طلا 😂 دور از شوخی ها! 😐 یکم از اون لباس خشگل مشگلم بر میدارم واسه همه پسرا دلبری میکنم 😐😂 بعدش هم با یکی از اونا ازدواج میکنم و ملکه‌ی آینده میشوم 😂 تامام 🗿🚬

خر کیف میشم و سعی میکنم با شخصیت‌های اصلی رمان دوست بشم ولی بهشون نگم که قراره چه اتفاقی بیفته و خودمو مثل اونا جلوه بدم. با اینکه ممکن پایان متفاوت داشته باشه سعی کنم قسمتی از داستان باشم:)

بستگی به چه رمانی داره.اگه رمان ترسناک و جنگی باشه میرم تو یخچال خودم قایم شم بهتره 😂😐 اگه رمان عاشقانه باشه هر پسری ببینم فرار میکنم. اگه معمولی باشه دیگه میرم همه ی اتفاقاتی به شخصیتای اصلی میگم حرص بقولن😂😂😂

از اونجایی که شانسمو تو چاه فاضلـ.ـاب پیدا کردم، به احتمال خیلی خیلی زیاد کوزت تو رمان بینوایان میشم. در نتیجه دوباره میگیرم میخوابم تا ببینم چی میشه.

یه کاری میکنم خودمم جزعی از داستان بشم و البته شخصیت فرعی :)

میخوام بشم دختر دوکی پادشاهی چیزی بعد ثروت خاندانم رو به باد میدم . بعدش آدما رو تبدیل به عروسکای خیمه شب بازی خودم میکنم و از هرچی در توانمه استفاده میکنم تا یک خرپول عاشقم بشه بعد که عاشقم شد باهاش ازدواج کنم ناگفته نماند ثروت اونم نابود میگردد

اگه توی دنیای خیالی بیدار میشدم..میرفتن تا ببینم کی هستم.چه چیزی هستم.به دنبال حقیقت وجودم میگردم.باید راهی باشه که از طریق یه دنیای خیالی دنیای خودمو پیدا کنم.جایی که بهش تعلق داشته باشم. بعد از اون... من گمشده های زیادی دارم؛) حتی یه خانواده،یه گروه...گمشده های منن.

بستگی داره.اگه عاشقانه باشه یه پرنسی چیزی عاشقم بشه البته ما شانس نداریم تهش کارتن خواب لب جوب عاشقمون میشه ولی آرزو بر جوانان عیب نیست.اگه تخیلی باشه که کلا عشق و حال. اگه رئال باشه چون ته داستان رو میدونم میرم با پیشگویی و اینا کاراکتر هارو تیغ میزنم.اگر ترسناک یا جنایی ناجور باشه میرم یه عالمه غذا و اینا احتکار میکنم تو اتاق قایم میشم دیگه بیرون نمیام تا غذاهام تموم شه و به همین رویه ادامه میدم تا بمیرممم

وانمود میکنم از هیچی خبر ندارم و معمولی منتظر میمونم همه اون اتفاقات بیفته😂

اینجا کجاستتتت من مامانممموووو می خوامممممم خونه ی خودمممموووو می خوامممم

سعی میکنم علت رو بفهمم اگر کسی در اون سرزمین باشه باهاش دوست میشم و مثل زندگی عادی زندگی میکنم

عررررررررر میزنم😆

باز میگرفتم میخوابیدم