اگر یه فرصت دیگه داشتی چی کار میکردی؟

برمیگشتم به قبل از طلاق پدر و مادرم؟.. یا شایدم.. بر میگشتم به قبل از مرگ بهترین دوستم و حیوون خونگیم..

دوباره‌تجربه‌کنم: خنده‌خالی‌بودن‌فکر درست‌همون‌زمانی‌ک‌از‌ته‌دل‌‌میخندیدم به‌گذشته‌بر‌گردم‌ هیچ‌وقت‌هیچ‌دوستی‌پیدانمیکردم‌

بر میگشتم به هشت سالگیم زمانی که کنار تنهااااا قهرمانم و سعی میکردم خاطرات بیشتری بسازم و نمیزارم هیچ وقت بره و حسرت تموم اون سال ها رو بکشم

اینکه دوبارع پرندم ببینم آوازشو بشنوم و بهش غذا بدم باهاش بازی کنم بهش اسباب بازی مورد علاقش بدم باهاش بخوابم اگه میتونستم برگردم اون روزی که میخواست بیاد پیشم و از ترس ادم های غریبه پرواز کرد رفت اون روز نمیزاشتم از اتاقش بیاد بیرون بیشتر مراقبش میبودم :) بغض

اون یه هفته ی که هیچی نخوردم به زور یه چیزی میکرن تو دهنم 😭😭😭😵

سرنوشتی که برای خودم رقم زدم🖤

زندگی میکردم 🖤 به هیچکس اعتماد نمیکردم 🖤 و تا آخر عمرم تنها بودم 🖤

حب برمگیشتم به موقعی که واقعا میخندیدم و اونوقت میتونستم یه بار دیگه از ته دلم بخندم