فرض کن توی آخرالزمان زامبی ها گیر افتادی،ویروس زامبی همهجا رو گرفته،همه ی مردم شهر زامبی شدن و در صد خیلی کمی تونستن نجات پیدا کنن و یکی از نجات یافته ها تویی!یه روز وقتی داشتی از دست زامبی ها فرار میکردی یه زامبی تونست گیرت بندازه،قیافش آشنا بود،اون دوست صمیمیت بود!هر چند دیگه مثل قبل نبود،ز*خ*م های عجیبی روی بدنش بود،و تبدیل به یه موجود تو خالی و ها آگاه،اما خط*ر*ناک شده بود!بدون هیچ هدفی،فقط و فقط برای ک*ش*ت*ن!(خواستم یه جوری بنویسم که اشکتون در بیاد😂) اون موقع چیکار میکنی؟
اتمام مسابقه | 1402/02/02 |
ظرفیت مسابقه | 25 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | جایزه : 1000 امتیاز و مدال توسط لایک کاربران |
ظرفیت شرکت در این مسابقه تکمیل شده |
در همان لحظه باهاش خداحافظی میکنم و یه چماق برمیدارم میزنم فرق سرش...هعیی عمر کوتاهی داشت💔🗿توقع دارید کار دیگه ای بکنم؟💔تنها راه حل و بهترین راه حل👍
با هم گرگم به هوا بازی میکنیم😂
میدونم اثر نداره ولی براش از گذشته ها میگم😂😐نو فاز
اول گریه بعد فرار و بعد سعی میکنم راهی برای نجات دادند پیدا کنم😌 مختصر و مفید
سعی می کنم تصور نکنم... بهترین کاره😂😂😂😂😂
ناراحت کننده ست. ما با هم برای بقا تلاش می کردیم ولی اون زود تسلیم شد.. اگه راه فراری داشته باشم، فرار میکنم ولی اگه نه، با سل.احم می ک شمش و برای زندگی خودم می جنگم.
جججججیییییغغغغغ تا همین حد میتونم 😂👍🏻💔
سعی میکنم بکشمش و فرار کنم اون که دیگه یه انسان نست یه زامبیه یه جورایی مرده واسه چی باید به کسی که میخواد منو بکشه رحم کنم؟
اشهدمو میخونم
تو چشماش زل میزنم👁😢 و با خودم میگم..... ①②③ الفراااااااااااااااااااااااار🗿💔
دوست صمیمی ندارم😀
از زامبی بودن خوشم میاد میزاشتم زامبیم کنه
جیق میکشم ( خودتون تصور کنید) و هرچیزی که دور و ورم بود رو پرت می کردم سمتش و الفرار
میرفتم میکشتمش بعد بلند میشدم تاخواب بود🗿 💥بعد دوباره رفیقم رو همونطور دیدم دوباره کشتمش یکم دیگه پولس اومد تا هالووینه🌚
با تمام وجود ازش خدافظی میکنم ، از دستش فرار میکنم ، و اگه منو گرفت میکشمش:) چون برا خودم ارزش قابلمه نمیزارم دوستیم از خودم مهم تر باشه ، ولی خیلی دوسش دارم
دلم میگیره و اشکم در میاد و میگم آدم خوبی بودی .... خدا نگهدار و بعدم میک.شم.ش و می رم با یکی از انسان ها به دور دور و اونم که دیگه... خدا رحمتش کنه
سعی میکنم فرار کنم
میگم :خیلی خیلی متاسفم و کاری میکنم بیهوش شه و بعد فرار میکنم
میکشمش... چون خانوادم مرده کلی از دوستام مردن حالا یکی دیگه پیدا میکنم .. میکشمش
با میز میکوبیدم تو سرش
عکس مسابقه چقد سم بود :) شاید باورت نشه ولی اصلا برام مهم نی دوستم باشه یا نه میزنم میکشمش
میزارم کارشو بکنه 🙂💔🤝
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
تصور نمیکنم
منطقیه😂✔️
سناریو دوم : یک لبخند متفکرانه و شrورانه میزنم و آمپول که حاوی سرم درمانه و در میارم و بهش تزrیق میکنم و وقتی سرم کارش رو شروع کرد و اون با خودش درگیر شد و دrدش شروع شد و روی زمین به خودش پiچید دستامو میکنم تو جیبم و با لبخند نگاه میکنم و منتظرم تا خوب بشه ( وقتی از کی منتظر آخرالzمان زامبی ) 🤣🤣🤣
خیلی دلم میخواد اونجا باشم😂
خواستم برم بیرون تو هم میبرم 😂
نiشخند میزنم چون آماده بودم یک تفnگ در میارم تiر میزنم به پاش . بعد از اون دارو های بیهوشی میریزم تو دهنش حواسم هم هست گازم نگیره بعد میبرمش پایگاه و میزارم توی زیست تعلیقی ( زیست تعلیقی یعنی نه مrده نه زnده و نیازی هم به مواردی که برای زندگی لازمه نداره ) روش تحقیق میکنم ادامه در کامنت بعدی
و درمان و پیدا میکنم و همه زaمبی ها رو دوباره انسان میکنم و انسان ها رو هم واکسن میزنم 😎🤣 آخرش هم از دوستم معذرت خواهی میکنم که روش آzمایش کردم با اینکه یادش نیست🤣🤣🤣 اما خوب در راه علم جانفشانی کرد و دیگه هم زaمبی نیست🤣🤣
ولی من دوست دارم زامبیا حمله کنن هیجان داره😂
وای دقیقا به هرکسی میگم میگه خوبی بابا آخرالzمان خوش میگذره چرا کسی درک نمیکنه🤣🤣🤣
بالاخره باید از یه راهی آدرنالین(درست نوشتم؟😐)خونمون بره بالا دیگه🤣
۱میگیرمش و گازش میگیرم شاید برعکس عمل کرد آدم شد
۲ میبرمش تا روش تحقیق کنم و سالمش کنم
راه حل خوبیه👍
خودمم میخوام شرکت کنم ولی چون نمیخوام ظرفیت پر بشه اینجا میگم😐🤝:من اگه باشم چون نمیخوام بک*شم*ش و از طرفی نمیخوام زامبی بشم میزنم با سرنگ بیهوشش میکنم بعد میرم یه جا زندانیش میکنم واسه اینکه زنده بمونه از گوشت خودم بهش میدم بخوره(نه در حدی که بمیرم)ولی نمیذارم گازم بگیره تا زامبی بشم.ادامه تو کام
ادامه:و تا کشف واکسن همونجا قایمش میکنم و نمیذارم فرار کنه یا کسی ببیندش.
وقتی واکسن کشف شد و به تولید انبوه رسید با واکسن از حالت زامبی درش میارم:/
(وجدان:آها اونم دست به سینه منتظره تو بیای این کارا رو انجام بدی😐😑)