سمی ترین‌........😅

از اون موقعی به دنیا اومدم کارهام سم بود نمیدونم کدومو تعریف کنم😐 به افتخارم لایک کنید🗿🥲😐

یه بار زنگ تفریح من و دوستم زودتر از بچه ها رسیدیم.کرم درونم فعال شد درو روی بچه ها بستیم.یهو یه نفر میخواست وارد شه هی زور زدیم درو روش ببندیم دیدم معلمه:///

به معلممون گفتم مامان 😐😂💗1 تقلب کردن جلو چش خانممون هیچ نگف رف نشست😐💗🌚2 خیلی خش!شانس بودیم🤚🏻😸

وقتی ۸ سالم بود داشتیم جاسوس بازی میکردیم بعد مثلا تیر زدیم به بابابزرگم بعد دیدیم حالش بعد شد بعد فک کردیم مرد😐

نماز داشتیم تو مدرسه رفتیم نمازخونه بعد خوندیم بعد من زودتر همه رفتم بیرون بعد دیدم هیچ کس نیومده رفتم دوباره تو نمازخونه😂😂😂

جلو بقیه کار بد کردم 🗿 هنوزم یادشدونه‌ 😐💔

رفته بودیم عروسی دختر خالم بعد اونجا یدونه باغ داشت بعد پسرخاله ی کوچیکم دوتا تفنگ اورده بود و هیچکدوممون از داماده خوشمون نمیومد بعد وقتی دخترخالم نشست با صدای تفنگه دامادرو ترسوندیم افتاد رو دخترخالم بعد میز شکست و بعد منو پسرخالم با مشت زدیم تو صورت داماد😐 لایک کن که هنوزم جای زخم رو صورت داماد مونده🥲

به نام خدا خب خانومم داشت مارو حاضر و غایب می کرد بعد گفت اتوسا منم گفتم: ای ام پِرِزِنت یعنی من حاضرم بعد خانومم گفت چییییییییی منم گفتم هیچی فقط گفتم حاضرم

این که برف بردم تو کلاس شم محسوب میشه؟

من‌نه‌ولی‌یکی‌از‌دوستام‌هدفونو‌برعکس‌زده‌بود‌هعی‌میگفت‌صدا‌نمیاد‌..چرا‌صدا‌نمیاد‌هدفونت‌خرابه‌و‌من‌هعی‌میومدم‌جواب‌بدم‌از‌خنده‌روی‌زمین‌جر‌واجر‌شدم..‌

یکی از دوستام گفت ممنون گفتم باشه 😶🗡