بزرگترین خرابکاری زندگیت را بگو
اتمام مسابقه | 1401/08/18 |
ظرفیت مسابقه | 99 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | بدون مدال مسابقهتوسط سازنده مسابقه |
ایفون مامانمو پرت کردم تو دریاچه:)💔
دست عروسک مورد علاقه ی یکی از فامیلامونو بریدم که ببینم خون میاد یا ن. |:
وقتی که با تلویزیون سر خواهرمو شکوندم😐💔
خرابکاری چیه اصن؟ من بچه خوبیم :/
خوب من خرابکاری های زیادی کردم ولی اگه بخوام چندتاشو بگم برای مثال : یکبار پام گیر کرد به گوشه فرش با صورت رفتم توی کیک تولد دختر عموم، بچه که بودم کنترل رو گذاشتم رو بخاری و خوب اب شد، گوشی مامانم رو گرفتم زیر اب شستم ( البته توی بچه گی) و کلی چیز دیگه😅
با آجر آنتن خونه همسایمون رو شکوندم🐛🌱
ایرپاد مادرم را در چاه دستشویی انداختم🗿☕
داشتم برای اولین بار خونه رو جارو میکردم.. حواسم نبود نمیدونم چطوری ولی اتیش گرفت... به اشپزخونه رسید... و..
یادم رفته بود قابلمه گذاشتم روی گاز یهو بو در اومد و اجی قابلمه را برداشتم دید سوخت یهو دستش چلز ولز کرد از دستش افتاد روی فرشی که مامانم عاشقش بود و فرش سوخت تازه مامانم خونه نبود بنظرت مامانم اومد خونه چطورییی فهمید😁🥲 تو کامنتا بگید و بعد من میگم😁
بنده یک بار انقد مامانمو عصبانی کردم خوش گوشی خودشو از تراس پرت کرد پایین و منو مجبورکرد برم بیارمش و در راه با۵۵۵۴۵۶۳۴۴۳ تن همسایه سلام علیک کردم و بعدش بابام اومد و یه دل سیر کتک خوردم😐گناه دارم
با پشه کش تلویزیونو شکوندم🗿
با آجر زدم تو کله یکی
از موقعی که یکم غذا ریخت رو گوشیه باباجونم و من رفتم شستمش و انتظار داشتم ازم بابت تمیز کردن گوشیش تشکر کنه بگم یا از موقعی که کل شکر قهوه ای ای که داشتیمو با اب قاطی کردم و میخواستم حلوا بشه؟
والا من همیشه لیوان میشکنم://// مایل به لایک...
یه امتحانو 2 گرفتم😭💔
یکی از مهمونای همسایمون بهم توهین کرد منم جوگیر شدم رفتم ماشینشو پنچر کردم از قضا یکی از دوستای مامانمم کنارش پارک بود من اشتباهی اونو پنچر کردم😐😁 هیچی دیگه تا دوهفته حق بیرون اومدن از اتاقمو نداشتم
تو ماشین ظرفشویی صابون گلنار انداختم
من معمولا بچه آرومی بودم و هستم ولی یه بار خواستم چراغ مطالعه ام رو درست کنم تا زدمش برق آتیش گرفت 😐
داشتم درون یخچال را می شکافتم که انقدر شکافتم که یه هو به سمتم شکافته شد وتق افتاد روم خب نمیدونم قصدش چی بود ولی قصد مادرم بعد از این اتفاق اتمام زندگیم بود😂😂😂😂😂😂😑💥💥💥💥💥💥🙈🙈🙈🙈
تو عروسی پدر عروس رفت بالا پشت بوم منم با پسر خالم دست به یکی کردیم در رو روش قفل کردیم
وقتی پنج سالم بود گوشی مامان بابامو از پنجره پرتکردم پایین و انقدر کتک خوردم که دیگه اون آدم سابق نشدم ولی کیف داد 😁😁جان ممد بلایک
رو شکم خالم ک تازه اپاندیسشو عمل کرده بود چایی ریختم مجبور شد دوباره بره عمل کنه چاییه هم داغ داغ بود
یه بار میخواستم به معلم علوم بگم خدا صبرتون بده بلند گفتم خدا شفاتون بده😂
3 چهار بار سطل ماست رو انداختم زمین غذا رو خالی کردم رو فرش کلی ظرف شکستم خیلی غذا سوزوندم کتری خونمون رو اونقدر سوزوندم که تغییر شکل داده بازم بگم😂😂😂
من و خرابکاری مثل داداشیم برای مثال : تولد یه بنده خدایی بود کیک دست من بود (برق هم قطع شده بود) داشتم میرفت سمت میز خوردم به فردی که تولدش بود و کیک تمام لباس و صورتش رو قهوه ای کرد ( به گفته خودش بد ترین تولدش بود ) خوش باشین❤
وقتی بچه بودم سر نهار دبه ماست و برداشتم مالیدم به فرش و سفره و سر صورت خودم یه بار دیگه ام وقتی بچه بودم کرم مرطوب کننده رو برداشتم مالیدم به خودم و رختخوابا تمام عکس و فیلماشم هس 😂
یبارمهمونداشتیمخیلیجدیداشتمشکرمیبردمسرسفرهبعدیهوحواسمپرتشدخوردمزمینهرچیمیوهوشکرونمکبودریخترومدوتاتخممرغمگرفتهبودمببرملتاقممهمونارفتنواسهصبونهدرستکنمشکستروکلم😂💅🏼😭
خیلی کوچیک بودم و رفتم روژای مامانم رو برداشتم تمام بالش ها رو خراب کردم
کدومشو بگم؟!😐😂 دو بار با سیم، لامپ رو به پریز وصل کردم برق خونه رفت یه بار داداشم منو با استفاده از سیم زد به برق ،برق گرفتم😂🗿(اره هنوز زندم )توپو پرت کردم خورد به شیشه ،شیشه خونه پودر شد حالا اینکه چیزی نیست من یه بار گیر کرده بودم تو یه اتاق که درش شیشه ای بود(گیر نکرده بودم خواهر کوچیکم منو زندانی کرده بود😐😐🗿)خلاصه من تا اومدم در رو بکوبم که یکی بازش کنه با اولین ضربه شیشه شکسته شد 🗿😂 یه بارم یکی از دوستام می خواست بشینه روصندلی،صندلی رو از زیرشکشیدم😀☺🗿(اره اونم زنده)
تخم مرغ از دستم افتاد بعد شکست روی فرش تازه جدیدی که مامانم خرید بعدشم خودتون میتونید حدس بزنید الان این روح من که داره تایپ میکنه مگه نه خود واقعیم خو همون اول فاتحش خونده شد😐
من خودم نه ولی داداشم دوتا لپتاپ و شکست پنج تا گوشی رو خاکشیر کرد و ببارم گردو رو پرت کرد خورد تو پنجره تلق شکست
خرابکاری که کردم این بود دماسنج جیوه ای رو شکسته بودم و متوجه ریختن جیوه روی النگوم نبودم و جیوه النگو خورد و تاماام النگوم پوکید 😂 این اتفاق مال وقتی که ۴ ساله بودم
بچه بودم مامانم میگفت برو برام آب بیار من میرفتم صندلیمو میذاشتم از بالا نعنا خشک میوردم میکردم تو آب ی بارم سس سویا ریختم😂😂
خرابکاری زیاد کردم کدومو بگم؟؟ اینکه زدم گلدون مامانمو شکوندم اینکه هدفونمو ب فنا دادم اینکه اب ریختم رو لپ تاپ و...😂
هر بار که تخم مرغ دستم گرفتم تخم مرغ افتاده رو فرش ۵ بار افتاده 😁 روی تلویزیون نو با ماژیک نقاشی میکردم 😁
با نخونام رنگ دیوار رو کنده بودم😁
زیاد خرابکاری داشتم بمولا که حسابش از دستم در رفته🗿🗿
هنر های زیادی کردم😐💕 ۲ تا صندلی شکوندم😐 خورشت ریختم رو فرش😐 ۶ سال پیش کلاس دوم که بودم با مداد میزدم تو باند تلوزیون و سوراخش کردم😐 آب ریختم رو کنترل 😐 اسیتون ریختم رو منگنه 😐 گواش ریختم رو فرش اتاقم😐 پرده اتاقمو لاکی کردم😐 روی پتو لاک مالیدم😐 در تراشمو باز کردم ریختم رو فرش😐 دستگیره کمد کندم😐
سنگ انداختم روی ماشین سانتافه مون خش ورداشت🔪🗿
یک پیامی که به دوستام دادم و دردسر درست کرد😑😐
اومدم در کمدمو باز کنم یهو درش جدا شد افتاد پایین😐 یه طرف تخت خوابمو شکوندم هنوز هیچ کی نمیدونه، شبا رو زمین میخوابم😂 عینک بابامو شکوندم قایمش کردم تو کمدم... هنوز بابام داره دنبالش میگرده😂
با این که ۱۳ سالم هست داشتم با خواهر و برادر ۱۰ و ۷ سالم بازی می گردم چشم هام رو بسته بودن تا دست بزنن و من دنبال صدا برم که وقتی داشتم دنبالشون می رفتم مخلوط کن مامانم رو با خواهر اشتباه گرفتم و از قصد پرتش کردم (فکر کردم خواهرم بودش) و مخلوط کن چند میلیونی مامانم شکست و به صد تیکه تقسیم شد و اون شب منو تیکه تیکه کردن مثل اون مخلوط کن 😐😂
یه تشت آب ریختم رو فرش غیر عمدی مامانمم خواب بود نشستم روش خشک شد
هنوز توش هستم و پله موز به پدر مادرم نگفتم که گوشواره طلا رو شکوندم
عکسش رو الان ندارم ولی زدم میز عسلی هایکو همرو شکستم اونم چون از بالای نردبون افتادم
والا نمیدونم کدومو بگم🙄
خب فک کنم زیاد نیست ظرف قاجاری مامانمو شکوندم وقتی رفتم زیر سفره ای رو بتونم گوشیه مامانم هم از سه طبقه افتاد پایین(البته سلام موند) لیوان شکستم شیر رو گذاشتم جوش بیاد و یادم رفت و اونایی که ریخته بود رو گاز کربن شد. به دفعات زیاد شیر آب رو شکوندم و مجبور شدم ده سطل آب رو از سه طبقه ببرم پایین در کمد مدرسه رو باز کردم و شیشه اش شکست یکبار انشان رو صفر گرفتم فک کنم بسه دیگه تا بیشتر آبروم نرفته😢🙃😊
داشتم کیک تولد رو میبردم میذاشتم رو میز که پام به فرش گیر میکنه و... کیک پخش زمین میشه😔 دستم خورد به لیوان آب چپه شد رو گوشیم سبزی رو شستم ریختم تو صافی باز صافی گذاشتم تو بشقاب که صافی از تو بشقاب افتاد رو زمین و زمین پر مو بود =/ کلا خرابکاری زیاد کردم
تا حالا 6 تا هندزفری و 2 هدفون خراب کردم🤝🏻
افتادن دوعدد تخم مرغ گندیده در فرش😐👌
دردناکه ولی اره تا یه هفته بوی گند می دادم 🥚🍳🤮😂😂
خیلی خرابکاری کردم ولی یادمه به بار به فیلمی داشتم بعد خیلی دوسش داشتم اونو نگا میکردم مامانم زنگ زد گفت زیر برنجو خاموش کن من تلفونو گذاشتم یهو فیلم به جای حساسش رسید من یادم رفت و خلاصه قرار ه بود صگ بزنه منو که مامانم اینا رسیدن و کلی فوش خوردم">
به معلم گفتم خاله...
یه سینی پر از لیوان چینی های مامانمو شکستم 😂 ۶ بار کتری و ۹ بار قابلمه سوزوندم 😐 تو مدرسه گوشی معلممو انداختم تو آب😐😀 فرش اتاق مامانمو با اتو سوزوندم ✌️😁 رو فرش نو فامیلامون هات چاکلت ریختم😂😂
هر 3 ماه یدونه عینک میشکنم:|
من در کل خیلی خرابکاری انجام دادم و شیطونی های زیادی کردم یکیش این بوده که خونه ی دیگران و شلوغ میکردم 😁
خربکاری خاصی به جز شکوندن رکورد سوزنده غذا.. تو مراسم ختم فامیلا افتادن تو دیگ برنج.. انداختن تخم مرغ تو سر کارگرایی که سر کوچمون داشتن خونه درست میکردن.. و انداختن ورقه های اتیش زده شده به پارکینگ که کل پارچه ها فرش هایی که همسایه شسته بودن و نابود کرد...🗿 و چند باز سوتی جزی جلو فامیل.. در مراسم ختم..و آشکار کردن دروغ های مامانم نداشتم 😐 بچه ارومی بودم نه؟ 😐😂
بزرگ نی ولی داشتیم مرغ سوخاری درست میکردیم بعد من اشتباهی پودر رو ریختم توتخم مرغ ...... رفته بودیم خرید به من زرد الو دادن از شانسم کیسه پار شد وسط بازار چند بار هم همین تکرار شد
گلدون مادربزرگم که تک بود رو شکستم•-•
سشوار و مردم تو اب کف که نرم حموم خود به خود موهام تمیز شه که برق گرفتم و سشوتر سوخت:)
بچه ی خوبیم😐 ( الکی😉 )
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
داشتم بچه فامیلو میزدم که متوجه تشویق های داییاش شدم😑
دیگه چی بگم؟آبروم قشنگ رف
خب من دیر رسیدم ولی باید این شاهکارهارو بگم
دوبار غذا میخواستم گرم کنم زیرشو زیاد زیاد کردم سوخته
حالا این هیچییی نیست با پسرخالم اون بازی که چشمامونو میبندیم دنبال میگردیم بازی میکردیم و من اشتباهی (توعروسی بودیم)بل بل اشتباهی یکی از مهمونا که فامیل عروس بود ما فامیل داماد بودیم و گرفتم زدم و 😂
دماسنج گاز زدم
یواشکی زدم بیرون و با اسکیت برد پامو شیکوندم
وای من خیلی مظلومم
خب شما انقد خرابکارین
ولی چرا من فقط یه بار تمر رو که برای قورم سبزی بود روخوردم اینقد مامانم کتکم زد؟
خودکار بابامو توی چاه انداختم سرم خواهرم که تازه خریده بوده رو ریختم روی میزش میزش هم به چخ رفت با توپ یکی از ظرفای مامانمو شکوندم با توپ زدم چراغای خونه خالم اینارم سوزوندم☺🙂 تا زه اینا بخش کوچیکیش بود بقیه ر.و یادم نی
های کیوتم ^^🧋
ما یه گروهیم به اسم we happy ^^🧋
کمپانی A_M_L ^^🧋
از ۵ عضویم ^^🧋
کیم جونگ لانا ^^🧋
پارک هی چا ^^🧋
جانگ وونگ سالی ^^🧋
مین سو میچی ^^🧋
جئون هال واهی ^^🧋
ادمین مایل به پین؟ ^^🧋
ببخشید بابت تبلیغ ناراحت شدی پاک کن ^^🧋
یروز بایکی از دوستام رفتیم ماشین یکی از همسایه
هامونو پنچر کردیم. 😐
لیوانم زیاد شکوند:/
یبار تو مهمونی ام هی مامانم میگفت بیا کمک کن
منم حال نداشتم کمک کنم با اسرار مامانم
رفتم دیس برنج و بیارم از دستم افتاد پامم رفت تو خورشتا😁هیچی دیگه مهمونی عزا شد
بعد دیگه یبار دیگه ام بچه بودم رفتم تو آبگوشت
من دو بار تلق گوشی خواهرمو شیکوندم، اب ریختم رو گوشیم، هدیه تولد مامانمو شیکوندم، رنگ ریختم رو پتو، رو فرش بالا اوردم، غذا ها رو پخش زمین کردم، به دفعات زیاد پام خورد به چایی شیرین ریخت رو فرش، یه بار نزدیک بود فرش رو بسوزونم، تبلتمو به چوخ دادم، چندتا لیوان و بشقاب و پیش دستی شکوندم