من خودم یه بار پای خواهرم زخم بود یواشکی روش چسب رازی ریختم😐
اتمام مسابقه | 1401/08/11 |
ظرفیت مسابقه | 96 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | بدون مدال مسابقهتوسط سازنده مسابقه |
ظرفیت شرکت در این مسابقه تکمیل شده |
میدونم خیلی شرورانه ست ولی ۶سالم بود پسر عمه ی ۸ سالم اذتیم کرد.تا شب از دستش عصبی بودم بعد نشسته بود گف:تروخدا برو برام اب بیار دارم میمیرم از تشنگی بابت ظهر هم ببخشید!با خودم گفتم چه رویی داره بعد گفتم:حتما:)رفتم لیوانو پر آب کردم پوشک استفاده شده خواهرمو از تو سطل برداشتم تا اخر کردمش تو اب بیرونش اوردم🙂ابو بردم براش😂 نمیدونم چرا تا صبح دل درد گرفته بود؟🤔اخرش بش گفتم افتاد دنبالم منم ب بابام گفتم میخاد منو بزنه بابام.هیچ گهی هم نتونست بخوره😂😂لایک بکن عجقم😉وگرنه همین بلا رو سرت میارم💔😁
یه بار چسب تفنگیو برداشتم فکر کردم اگه بریزم رو دستم وقتی هنوز نرمه میتونم باهاش بازی کنم ولی وقت ریختم کل دستم تاول زد:)))))) راستی یه دستاورد جدید اومده وقتی لایک کنی ۱۰۰۰ امتیاز میگیری
اهم اهم خب راستش بنده یکبار هدفون داداش بزرگمو له کردم🗿 به معلمون گفتم عمم مرده نتونستم برای امتحان بخونم🗿🤌🏻 نقاشی های داداشمو خط خطی کلدم و به فنا دادم🗿 یاع یاع راز زنده موندنمو نمیگم:) فعلا شوما فرزندان لایک کنید وگرنه میرم با کراشاتون رل میزنم🤌🏻🗿
بطری آب دوستمو تو اردو انداختم تو دره 🗿🖖 هار هار هار🗿🖖 من قسم میخورم لایک کنم🍝 قسم خوردی بکوب دیگه🗿🖖
تو تاکسی بچه گریه میکرد ویفر میخوام مامانش میگف ویفر نداریم از کیفم ویفر درآوردم خوردم بچه بیشتر گریه کرد📽🕳
جوجه همسايمونو تو اب خفه کردم
رفتم دروغی به مامان پسر فامیل دورمون گفتم پسرت بهم درخواست دوستی داده مامانش داشت بدجوری کتکش میزد😂 مامانمم الان تو کل فامیل پخش کرده
پونز انداختم رو صندلی مامان بزرگم😐💔 حالا هم میشه انگشت شست پات اشتباهی بخوره بلایکی؟😐💔
به نظرتون مخلوط شیر و نوشابه رو به جای شیر کاکائو به خورد داداش کوچیکه دادن شرورانس؟ 🗿📿 البت نمدونم چرا وقتی اصلا شبیه شیر کاکائو نبود باور کرد و خوردش ...
یه بار با کُل فامیل رفته بودیم شهرستان ما بچه ها رفتیم تو اتاق تا حرف بزنیمو بازی کنیم، پسر عمه ام خیلی رو مخم تاتی تاتی میکرد و وِراجی میکرد، مخصوصا با من. منم دستمو کلی چنگ زدم که قرمزِ قرمز شد.البته اصلا درد نداشت و بهش گفتم این چه کاری بود کردی چرا دستمو چنگ زدی مگه من چیکارت کردمو از این حرفا جوری نقش بازی کردم که خودمم باورم شده بود. بعد رفتم به بابام و مامانش گفتم که اون دستمو چنگ زده. بعد مامانش و بابام جوری تنبیه ش کردن که دیگه جیکش در نیومد😌
به بچه فامیل گفتم تو رو از توی جوب پیدا کردیم 🙄 یه بار هم یکی از بچه های فامیل خیلی شیطونی می کرد تو شربتش داروی خواب اور ریختم 🤐 اع تو همونی که قسم خورد لایک کنهههه 😩❤
یواشکی رفتم تو دفتر معلما برا دوستم غیبت زدم 😂🇮🇷 گودرررت 🤝🏻😂💪🏻
موهای دختر خالمو با تیغ زدم و گفتم خودش اینکارو کرده 😔😂
یه بار بچه بودم تولدم بود بعد مامانم مجبورم کرد از کیکم به همسایه بالایی مون بدم بعد منم با دخترشون قهر بودم...🤦🏻♀️وای خدا😂😂 تف و وایتکس ریختم تو کیکه😂😂😂💔 بعد تازه دختره میگفت چقد کیکه خوش مزه بود😐🤣🤣وای خدایا منو ببخش✂️🗿🤦🏻♀️
بچه فامیل زدم انداختم تقصیر اون یکی بچه فامیل
جلو عمه ام مارمولک پلاستیکی گذاشتم البته با همکاری داداشم:|
به داداشم میگم که پشت سرم تو موهام چشم سوم دارم و از پشت سرم کارهاتو میبینم اونم اصرار داره که برای اونم چشم سوم بزارم
یادمه کلاس سوم خیلی بدجنس بودم..اگه با کسی حال نمیکردم رو یه کاغذ چرت و پرت مینوشتم میچسبوندم پشت سرش یا با دوستام میرفتیم باهاش دعوا میکردیم طرف به گریه میوفتاد😹💔 رو برگه ی امتحانیه خودم همه جوابارو غلط میزدم بعد اسمه طرفو مینوشتم..دوستمم مسئوله برگه ها بود اسمه طرفو پاک میکرد اسمه منو مینوشت🚶🏻♀️
یه سوسک پلاستیکی داشتم باش سر به سر داداشم میذاشتم بعد یه سوسک واقعی بود گفتم این همونه برش دار تا اومد برش داره پرید رو صورتش
ی بچه داشت تو ون گریه میکرد میگفت آب نبات میخوام و اینا منم دستم بود باز کردم جلوش خوردم بعد بچه داشت جر میداد خودشو بعد مامانش ی لحضه رفت اون جلو به رانده یچی گفت تو اون لحظه بچه گفت پو،فی،یوز منم گفتم برو گم،شو
موقع امتحانا رفتم مخ معلم پرورشی رو زدم که میخام بهتون کمک کنم. برگه های امتحانی که تازه چاپ کرده بودن رو ازش گرفتم قایمکی برگه های سوال رو میزدم زیر مانتوم.هیچی دیگه معدلم بیست شد.😐😂 فقط اونجاش که میرفتم مدرسه پیش دوستام چس ناله میومدم که هیچی نخوندم😬 یه بارم تو مدرسه اینقد سر دوستمو محکم کوبیدم دیوار که حس میکنم سلول های مغزش گره خوردن.🙄بجای اینکه گریه کنه پنچ دقیقه بکوب می خندید😂
یه بنده خدایی داشت حرف میزد. به خاطر یه دلایلی ازش حرصم گرفت پشتش به من بود رفتم یه لیوان آب رو سرش خالی کردم. 😐😐😐. بعدش کلی عذاب وجدان گرفتم
وقتی دست بچه تا فامیلی میگرفتم فشارررررر میدادم🗿🤝 از دختر عموم که هجده سالشه بدم میومد واسش زیرپایی گرفتم🌝✨ واسه اینکه وقتی خواهرم با دوستاش مدیره بیرون منو نمیبره بهش خوش نگذره بهش زنگ نبردم الکی صدا گریه در میاوردم میگفتم بیا مامان داره گریه میکنه🗿💔 لایک کنین دعاتون میکنم برین کنسرت مانسکین😐🤝
وقتی دوستم رو با صمیمی ترین دوستش شیپ میکردم و اونا رو حرص میدادم😂😐
کلاس 6 مدارس باز شد روز اخر که معلم میخواست نمره بزنه تمام غلط هایی که همکلاسی هام کرده بودن به ترتیب رو کاغذ نوشتم دادم🙌😂 هیچی دیگه فقط خودم 20 شدم و هیچکدوم نفهمیدن..
دفتر و کتاب دوستامو خط خطی میکنم😐
اینکه همیشه اذیت خواهرم میکردم بعد دعوام میکرد الکی میزدم زیر گریه مامانم دعواش میکرد🗿😄
به پسر خالم کارای بد یاد میدادم (چهار پنج سالش بود)
من بدبخت یه بار وقتی بچه بودم خودکار خواهرمو کش رفتم خواهر بی خودکار مونده بود، بعدم که لو رفتم °^°
ابنباتازدستیپسربچهتویمهدکودکگرفتمواونبگریهافتاد...😔😐*سوسماس...درآنروزاحساسگودرتمیکردم😂😎
وی موقعی که کلاس چهارم بود میرفت از کیف مامان خود پنجاه تومن ور میداشت برا دوستاش و خودش نفری یه بسته پفیلا میخرید🗿
داداشم چای میخواست بعد من وقتی حواسش نبود توش نمک ریختم
بچه بودم ناخواسته سر برادرم رو شکونم ۵۸ تا بخیه خورد شانس آوردم زنده مونده از قصد نکردم چون اذیتم می کردا🤫😐
میرفتم شکلات از تو کابینت ورمیداشتم تو جیبم قایم میکردم تا چند هفته میخوردم:/ من مظلوم شرور نبودم...
تویفرشمیخجاسازمیکردممنتظرمیشدمیکیبیادپاشوبذارهروشونوخونریزیکنهومنبخندمبهشومندخترماونموقعهام۱۰سالمبودتققققریبا
رو بچه های محله اسم می ذاشتم. یه بنده خدایی که لقبش توله سگ بود ، فهمید چی به چیه ، رفت پشتشم نگاه نکرد. هنوز موندم ، چرا من اینقدر احمق بودم آخه! الان یادم میفته ناراحت می شم 😐
عاام زدم تو سر آبجیم خیلی محکم😐 از وای فای همسایه استفاده کردم:)
ببینید من دوتا دختر خاله دارم که از هم متنفرن خلاصه من همیشه دعوا هاشون رو دوست داشتم خلاصه میرم به اون یکی دختر میگم میدونی فاطی پشت سرت چی گفته یابه اون میگم میدونی سمیه پشت سرت چه حرفایی زده خلاصه اینا دعواشون میشه منم با عشق لذت فقط نگاه میکنم😂💔
یبار یک گربه نشته بود داش تو جوب رو نگاه میکرد منم پشتش بودم گفتم چقد کیوته بعدشم یکی زدم زیرش با کله افتاده تو جوب😅🙏🤣
داشتم برا داداشم اب میبردم قبلش ابو تو دهنم ریخته بودم دوباره ریختم تو لیوان بش دادم😐✋
یه بار تو تابستون معلممون گفته بود جلسه بعد کلاس ندارید بعد من به دوستم نگفتم اون بیچاره پیاده رفت تا مدرسه بعد برگشت خونش اونقدر فحش بارونم کرد😂
تنیس پلاستیکی پسرخالم و شکوندم تو سرش.اعصابم خورد کرده بود خب.
خوردن چسب رازی😑
زیر پایی گرفتن واسه فامیل..
یکبار برادرم را هل دادم سرش محکم خورد به دیوار 🦚🗿 ولی هنوز زنده است🗿🦚💔 لایک کنید 🦚🗿👌🏻
من به یکی از دوستام گفتم می خوام برم ترکیه گفت منم ببر اما بعدش گفتم نه بده می رم افغانستان گفت خوب برو فرداش رفتم ترکیه
بابام گفت برام قهوه درست کن تلخ تلخم باشه ولی من تو قهوش 2 تا قاشق شکر ریختم:>
امتحان رو لو دادم 😑😂
من؟¿هیچ..بخدامناینقدرمهربونم
به داداشم آب توالت دادم.🤡👌 تا قلپ آخر خورد خیالتون راحت باشه.🗿👌
یکی از دوستام با اکسم ریخت رو هم و کلا دعوا شد بعدش جزوه فیزیکشو برداشتم و امتحان میان ترم گند زد از اون به بعدم همیشه قبل از اینکه بیاد رو میزش یا رو تخته درموردش فحش مینویسم و دوباره دعوا میکنیم و پشت سرش به بقیه چیز میز میگیم
بازی داداشم که لول 87 بود رو پاک کردم🙂😂 تو غذای یکی زیادی نمک و فلفل ریختم🗿
تو مدرسه یکیو میزدم مینداختم تخسیر یکی دیگع همشون دعواشون میشد میرفتن دفتر مدیر کصیم نمفمید کار منح :/🗿
تو لیوان یه بار مصرف دوبار آب خوردم از پنجره خونه همسایه ها رو دید میزدم😂😂😂
یه دوست خیلی پرو داشتم تو امتحانا مجازی میگفت یه دور برگه رو برای خودت جواب بده یه دور برا من بنویس عکسشو بفرست منم لجم گرفت همه رو اشتباه گفتم 9 شد.
توی پارکینگ خونمون داشتم با پسر خاله ام فوتبال بازی میکردم.بعد اون یه ضربه ی خیلی محکم زد به من که بشوتم و من هم اشتباهی کج زدم و خورد تو سپر ماشین همسایه و سپرش افتاد.بعد که اژیرش در اومد پسر خالم که نرفت چون من دروغکی بهش گفتم همسایه مون رفته مسافرت.بعد به بهونه آب خوردن رفتم بالا تو خونمون و همسایه مون هم رفت پایین.هیچی دیگه مجبور شد خسارت بده
هر کاری میکنم میندازم گردن دادشم😐 یه بار برگه خودمو با دوستم عوض کردم.معلمم که دست خطمو بلد نبود بنده خدا😐😂 کتاب داداشمو تا دو هفته زیر تشک تختم گذاشتم😐اون روزی که بهش دادم مامانم به لوله جارو برقی دنبالم کرد😂 به نت مامانم وصل شدم بدونه این که بفهمه کل نتشو به فنادادم😂البته هنوزم میدم😐😐
تولد دختر داییم بود... نصف کیکو خوردم قبل از شروع تولد:))))))))) اگه راز زنده موندنمو فهمیدید به خودمم بگید لطفا :)
از دست پسر خالم عصبانی بودم ۴ مشت کامل وقتی حواسش نبود روی سرش شکر ریختم موها نوچ نوچ شد 🤣🤣🤣😅😅
یه بار لگد به یکی از همکلاسیام زدم بدجوری در. دش اومد 🗿🧋بعد کلا کولشو برداشت از مدرسه رفت🗿🧋هنوزم توی کلاسمون چپ چپ نگام میکنه🗿🧋😂
من اینقده معصوم و مظلومم شراراتم کجا بود اخه مه اصن حوصله ندارم 👿🗿🍫🚫⛔❌😇💛🖤✌😂👿👿👿
من یبار کل اشغالایی که در طول 3 سال جمع کرده بودو انداختم سطل اشغال چون اعصابمو بهم میریخ 😐🗿
یبار پسرداییم زور کرد بیا مامان بازی منم مامانش شدم اونم در نقش ی بچه ***** اومد بم حمله کرد منم هل شدم با پا زدم تو صورتش (6سالش بود😂😔🙌) همین اتفاق برای دخترداییمم افتاد اونم 6سال و نیمش بود 😐😂 میدونم زیاد شرورانه نی😐
من دست داداشمو شکستم
خیلی کارا به دوستم گفتم نمیتونم بیام پارک جون مامان بابام خونه نیستن ولی خودم بیرون بودم با والدین عزیز ولی شیپ کردن های سمی....
زیادی زور گفتم بهش... البته حقش بود... پسرداییم رو میگم... مثلا یه بار بلوزش رو داشتم دنبالش میکردم انگشت کشیدم پاره شد... بدبخت کاری هم نکرده بود😂
باید اعتراف کنم نکردم
خیلی کارا کردم ...😂
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
سلام من هم سه تا کار شرورانه ای کردم دختر خالم ۱۶ سالشه من چادر مادر بزرگم را گرد کردم انداختم روش و او هم این کار را کرد چادر کمتر به من زد.
به پسر خاله هشت سالم از من آب خواست منم به آبش نمک زدم بعد خوردش دونست نمکه.
یه روز پسرخاله ام دوچرخه اش را تمیز می کرد من به آب نبات را خوردم و تو داخلش سنگ گذاشتم و من گفتم تو دوچرخه ات را تمیز کن من می دهم و دادم از دهنش سنگ را آورد بیرون و تف کرد و بهش آب نبات واقعی را دادم.
پسر خالم ۸ ساله از من آب خواست منم تو آبش نمک ریختم و ندونسته من نمک ریخته بودم و بهش نگفتم.
وقتی کلاس دوم بودم خیلی شیطون بودم از دم گربه خیابانی کشیده بودم و خود گربه را چرخانده بودم.
پسر داییم ۳ سالش بود تو حیاط ماسه بازی می کردیم که دستشویی کرد تو کاشی ها مادربزرگم یاد داده که چطور دستشویی کنه و مادربزرگم شلوارش را در آورد منم خندیدم و الکی گفتم من تو خونه دستشویی می کنم
من به داداشم آب دادم بعد که خورد الکی بش گفتم خوشمزه بود؟ توش تف کرده بودم اون بدبختم باور کرد بعد که میگفتم شوخی کردم باور نمیکرد تا یه هفته ازم آب درخواست نکرد
کلاس اول بودم
مداد اون خود شیرین کلاسو که خیلی دوسش داش انداختم تو سطل اشگال😂📦
دوستم گرمش بود اب یخخخخ یخخخ ریختم تو صورتش💕👍🏻
فیک چت درست کردم واسه دوستام و کراشمو از دوستم جدا کردم یاح یذح
کنار پنجره میشستم معلممون ماشینشو زیر پنجره بود هر روز نخود میاوردم خر چن دقه مینداختم رو ماشینش دزدگیرش صدا بده....
چه شرور هستید شما ها🤝😔🤓⚠️
من تنها کار شروری کرده ام کلاس سوم بودم یکی از همکلاسی هام برچسب آفرین آورد منم دزدیدمش البته یه روزی بهش پس دادم⚠️🤓😔🤝
خوشحالم ک خواهر یا برادر ندارم:))
یه بار بابام تازه موتور گرفته بود همون موقع زدم آینه بغلشو شکوندم😐💎
به مسابقم سر بزنین و توش شرکت کنین پلیز🤎🥺✨
به مسابقم سر بزنین و توش شرکت کنین پلیز🤎🥺✨
به مسابقم سر بزنین و توش شرکت کنین پلیز🤎🥺✨
به مسابقم سر بزنین و توش شرکت کنین پلیز🤎🥺✨
به مسابقم سر بزنینن