فکر های سمی بچه گیت ؟😂🤝

فقط خودمو ج.ر میدادم که چرا علا الدین به عنوان آرزوی اولش آرزو نکرد که بتونه تا ابد آرزو کنه؟😑🗿👌

۱_ دعا کنیم بچه ها به دنیا میان ۲_ خدا تو آسمون زندگی میکنه ۳_ نمدونم چی بگم قسم میخورم لایک کنم قسم میخورم حتما لایک کنم قسم میخورم

سمی ترین زیاده😎😐👌🏻 ۱فکر میکردم فیلم و کارتونا میزنه نمد یک سال بعد واقعا یک سال منتظر میموندن تا بسازن. 😐👌🏻 ۲شخصیت های هر فیلم بزرگ میشد فکر میکردم. منتطظر میمونن بزرگ شن بعد بسازن. 😐👌🏻 ۳وقتی یه شخصیتی می*مرد فکر میکردم واقعا مر*ده😐👌🏻 ۴از امام حسین و حضرت عباس میترسیدم😐👌🏻وی باز هم میترسد😐👌🏻 خیلی هستن چند تاشو گفتم😐👌🏻 بنده قسم موخورم لایک کنم 😐👌🏻 زود لایک کن تا با شمشیر جومونگ نیوفتادم دنبالت البته دمپایی هم دستمه😐👌🏻🔪🗡

خارج هم اسم یه کشوره🧸🪄

فکر میکردم زندگیم یه فیلمه همیشه دنبال دوربین میگشتم تو خونمون وقتی مامانم بعد مدرسه بهم میگفت کلاغه برام فلان خبر رو آورده همیشه تو مدرسه وقتی کلاغ میدیدم فرار میکردم که کلاغه منو نبینه به مامانم نگه😐😐

فکر میکردم اگه زن و شوهرا کنار هم بخوابن بچه درست میشه 😂😐 خبر نداشتم که 😂😂

فکر میکردم وقتی تبلیغات شروع میشه بازیگرا میرن استراحت😐 وقتی بچه بودم همش میگفتم -خدایا اگه وجود داری یه رعد و برق بزرگ بزن- و حالا دارم به اسکل بودنم پی میبرم🗿

تو دستشویی به خدا فکرکنی میری جهنم،،اگه خدا همجا هست نکنه تو دستشویی و حموم هم باشه...

فکر میکردم مامان و بابام خواهر و برادرن😔😂

حموم رو پر آب کنم شنا کنم 😂 وقتی من میرم عروسکام حرف میزنن😂 حیح میخوای لایک نمیخوای نکن من چی کارت کنم؟ 🗿

افکار سم که زیاد داشتم..😂 فک میکردم اگه وقتی دارم فیلمی چیزی دانلود میکنم نگاش کنم گوشی یا کامپیوترم میفهمه دانلود نمیشه😐😂 لایک کن اگه مث من بودی😂✌️

قبلا فک میکردم برای لاغر شدن باید شکم رو ببریم 😐😐😑😑😑😑😑😑😑

فکر می کردم هر یه دونه اسکناس یه تومنه بعد می رفتیم مغازه یارو می گفت ده تومن مامانم یه اسکناس می داد فک می کردم مامانم می خواد کلک بزنه🤣🤣توروخدا برنده ام کنید تاحالا برنده نشدم

خودم :انیمیشن ها زنده اند😂 زیاد جالب نیست مال داداشم خوبه میرفت پشت تلوزیون وایمیستاد میگفت اجی من الان تو تلوزیون دارم پخش میشم؟ 😂😂 یعنی بنظرتون فکر میکرده همه کاراکتر ها پشت تلوزیون دارن بازی میکنن 😂💕

فکر میکردم تخم شربتی از تخم قورباغه اس💔😔😐😐😐😐😐

گوزنا شوهر آهوهان😑 اگه تو توآلت به اماما فکر کنم جنه میاد میخورتمون😐 اگه غذا نخورم ریزه میزه میمونم😑 اگه مامانمو اذیت کنم زودتر میمیره😐

بچه که بودم همیشه دلم میخواست نقاشی هام به‌ام حرف بزنن 💋❤️ اگه دوستشون داری لایک کن🐞🐱

من در ۵ سالگی:پولامو جمع میکنم فک کنم بتونم با ۴۰ تومن یه خواهر بگیرم آخه فروشگاه رفاه همه چی داره حتما بچه هم میفروشه. شاید اضافم بیاد بعد میتونم با اضافه کیک باباجون بگیرم.اوههه دلم آب افتاد.نمیشه همش‌و بردارم بیشتر کیک بابا جون بگیرم؟؟😐🗿🤌🏿عهده مامان بابا شما ک منو گرفتین میمردین یه بچه اضاف هم بگیرینن؟🥲من هم اکنون:واییی خواهرم هم همش جیغ میزنه..آترا ساکت شوووووو.🙂🤝🏾

فک می کردم پتو بکشم روم دیگه جن و پری کاری به کارم ندارن. (به راستی که هنوز هم دچار این باور می باشم😐😂)

فکر میکرم عروسک ها زنده هستن و تا همین چند وقت پیش وقتی میرفتم اتاقم میگم من اومدم که یهو اگر وارد شدم بکی از عروسک ها رو زنده نبینم😂😂😂😂😑😑😑

من ارزو کنم ابجی یا داداشمیخام خدا یه ابجی یا داداش میندازه تو شکم مامانم😐 نه واقعا منطقیه؟

فکر می کردم میتونم قهرمان بشم تروخدا لایک کن 🥺🥺🥺

بچه رو خدا میفرسته 🤝 اگه پام از پتو بره بیرون جن ها پامو میخورن👌🤝🤝🤝

کارتونا واقعین‌ اگه لایک کنی به یونتان میگم بیاد خونتون🗿🌸

گوزن شوهر آهوعه🗿😂

فکر میکردم وقتی غذا میخوریم میره توی پاهامون پر میشه تا توی شکممون😂👌

یکی ع فکرای سمم این بود ک اگ برم جای تاریک یکی میاد میخورتم بعد پدر مادرم اون کسی ک منو خورده رو بجای من بزرگ میکنن😂

وقتی ستاره هارو میدیدم فکر میکردم اونا آدم فضایی هستن و دارن مارو میبینن...و اینکه وقتی بارون میومد فکر میکردم خدا داره دست*شویی میکنه... چندشم میشد برای همین از بارون متنفر بودم ولی الا نیستم😐💔آخری هم‌ این بود که وقتی رد و برق میزد فک میکردم این نشونه آرامشه قبل از طوفانه خداست😅😐💔

فکر میکردم برج ایفل توی ایرانه😂😂😂😂

اگه تو دستشو. یی به اماما فکر کنم کارم تمومه اگه غذا نخورم اسکلت میشم عروسکام مخفیانه حرف میزنن

اگه تو دست شویی به اماما و پیامبران فک کنم سوسک میشم😐😐😐😐 لایک؟

اینکه فکر میکردم اگه تلویزیون رو بشکنی شخصیت های کارتونی میان بیرون و باهات دوست میشن 😑🥲 واسه همین هر وقت کارتون مورد علاقم پخش میشد دنبال چکش بودم 😂🥲😑

تو دستشویی ب مسائل دینی فک کنی گناع کردی تازع م زبونمم گاز میگرفتم :///

خدا از رو سقف خونه منو میبینه😐💔

پشمک از ابر درست میشه😂 همیشه میخواستم ابر داشته باشم تا پشمک بخورم😐✌🏻 لایک؟!

سمی ترین فکرم این بود که هر چی مو میبینم رو فرش خونمون جمع کنم مخصوصا مو های بلند چون مو های خودم کوتاه بود بعد همه‌ی مو ها رو با چسب نواری به هم بچسبونم کلاه گیس درست کنم😂😂😂

عجیبتر از اینکه با دعا خوندن خواهر برادر دار میشیم؟

خمیر بازی رو قاطی کنی رنگین کمونی میشه🗿🌸

پا بزارم رو نون میرم جهنم💔😐😹 تو دسشوری به اماما فک کنم میرم جهنم😐😹💔 اصن اینا موووود بودددننن😐😹💔

همیشه فکر میکردم یه هیولا زیر تختمه و اگه شب از رو تختم بیرون بیام پام رو میگیره و میخوردم😂😂😂 فکر میکردم من دوتا بابا دارم یکی میره کار یکی طو خونس😂😂

اب دهنمو یه دانشمند و پسرش که تو حلقمن درست میکنند؟ قبل اینکه تبدیل بشه به اب به شکل مکعب های نارنجی رنگ هستند🤦🏻‍♀️🤷🏻‍♀️ فازمو نمیدونم

یکی از سمی ترین افکار بچگیم این بود که رانندگی یعنی راه رو نندگی کردن🗿🗿

خب درمورد پیدایش کودکانه احمقانه ترینش یروز از مامانم پرسیدم چجوری بوجود میان؟ گفت دونفر بعد از اینکه مزدوج میگردن خدا هر وقت دید توان بزرگ کردن بچه رو دارن بهشون نی نی میده بعد کلا بابامامانم خیلی متفاوت بود واکنشاشون بعد یروز از بابام پرسیدم چجوری مشخص میشه دخترن یا پسر بابام گفت اگر زنه تاثیرش بیشتر باشه دختر میشه اگ مرد تاثیرش بیشتر باشه پسر میشه بعد این فرضیه توی ذهن من بوجود اومد ک در طول زندگی تاثیر زنه بیشتر باشه بچه شون دختر میشه اگ تاثیر مرده بیشتر باشه پسر میشه

مهم اینه که اون موقع پاااک بودم🫠 حداقل 26% از فکرام نرمال بودن +++ به عنوان مثال هیچ هیئتی رو جا نمینداختم حتی نوحه هم میخوندم به خانم جلسه ای هم میگفتم بزرگ بشم میخوام جای شما باشم حتی فعال تر در کنارش دکتر هم باشم😹💕

پولدارا هیچ وقت لباسشونو در نمیارن😐🗿 بچه ها رو لک لکا میارن🗿✨

فکر میکردم پسرا رو باباها به دنیا میارن و دخترا رو مامانا 🤐😬

فکر میکردم منم میتونم تبدیل به السا بشم😑شاید وقتی ۳ ، ۴ سالم بود🙄😐

سعی بر این که وارد تلوزیون شم. هرجامیریم ماه هم با ما میاد. 😂😔

اینکه داداشم بهم میگفت منو از پرورشگاه اوردن همیشه غمگینم میکرد 😑 اینکه فرشته ی مهربون واقعا یه فرشتس که از اسمون میاد اینو بعد از دیدن انیمیشن اسباب بازیا به فکرم افتاد ( اسباب بازیا وقتی من خوابم میان بیرون)

بچه هارو لک لکا میارن جز اینه بم ولا؟ 💅

غکر میکردم سفره رو خدا از اسمون فرستاده فلش مستقیم روی تابلو های خیابونا یعنی وقتی واردش بشیم پرواز میکنیم بریم جلوی دیش ماهواره روی پشت بوم تلویزیون تصویرمنو نشون میده

خبببب..... فکر میکردم بزرگ بشم موهام شبیه مار بلند میشه🗿فکر میکردم آهو زن گوزنه🗿فکر میکردم اگه یه وقت دل درد بگیرم باید از قلبم خواهش کنم که دل دردم رو درست کنه🗿فکر میکردم اگه یه وقت بخوابم بعد بیدار بشم شبیه کارتونا میشم🗿فکر میکردم اگه تلویزیون رو بشکنم و برم توش منو تو تلویزیون نشون میده🗿سازنده مسابقه واقعن دختر خوشگلیه😆

پدرا پسر به دنیا میارن مادرا دختر🗿

اگه کارت بانکی رو قیچی کنی از توش پول نقد میاد بیرون😂😂من ی همچین فکری رو میکردم اخه بچه بودم مامانم میرفت بانک کارت رو میداد پولاش نقد میشد😂😂😂💔

من فک میکردم بچه هارو از بیمارستان میخریدن البته تا کلاس دوم بعد فهمیدم چی ت چیه 😂😂😂😐💔💔💔🤢

ایران تو آمریکاس گوشی ادمو حیبناتیزم می‌کنه😐 و دستمال کاغذی خوراکیه🥄😐

اگر توی گرما بگردم شپشا میخورنم یا اگر تا دیر وقت بیدار باشم جنا میخورنم یا اگر پا بزارم رو نون میرم جهنم

خدا به شکل ابره 😅😅خدا دست نامرئیش رو از لای ابرا میاره یه بچه مزاره تو شکم مامانامون😐😐😐😂😂

پری دندون وجود داره😂

وقتی سوار اتوبوس میشدم: فکر میکردم راننده نداره و خودش راه میره😐💕 خیلی میترسیدم😂

فکر می کردم پشت تلویزیون یه شهره همیشه سعی می کردم از پشت تلویزیون اداماشو در بیارم😂😂😂

میتوانم مدرسه را از جایش بلند کنم و ابر قهرمان بزرگ شم:

همیشه من فکری که درباره خر مگس می کردم این بود که مثلا یه روز یه مگس مادر با یه بچه مگسه میرن باغ وحش دم قفس خر بعد مگس مادره به بچش میگه خر رو ببین😂😂😂😂😂😂

فکر میکردم مامانم منو به دنیا اورده بابام خواهرمو 😐🗿

اینکه اگه من نخوابم صبح نمیشه 🥲

بچه هارو لک لک ها میارن 😓😂

فکر میکردم اسم مامانم کلا مامان و اسم بابام کلا تو شناسنامه هم بابا میباشد🤣

بچه ها رو لک لک میاره🥲

آدما میتونن تبدیل به سگ بشن😐 از کجای تخیلم اوردمش آخههه😑

بچه هارو مرغا میارن🗿💔😂دستتو بکنی تو تلوزیون هرچی میخوای در میاری😐😂🗿داری آهنگ گوش میدی خواننده داخل ضبط یا گوشی هستو برات میخونه😂😐💔

فکر میکردم باباها هم بچه بدنیا میارن😐😐😐

گوزن شوهر آهو هست 😐😂

ببین از بچگیم این فکرارو میکردم 🤣تا الان که تازه فهمیدم غلطه😑🤣 فک میکردم ما توی کره زمین زندگی میکنیم(نصف کره هواست نصف زمین) 😑🤣 فک میکردم جوجه یه روزه یه روز زنده میمونه😑 اینارو یادم میاد

1 انتخاب اسم واسه درختای کوچه و هر روز بهشون سلام میکردم و احوال پرسی🙄 چون فکر میکردم اونا هم جواب میدن ولی من همون لحظه کر میشم ک نشنوم 🤣🗿

بچه بودم فکر میکردم واقعا کلاغا واس مامانم خبر میبرن🤣

نمد /: فقط خواستم شرکت کنم

فکر میکردم اشغالی خونه گربه هاس 😂 لایک کنید ممنون❤🍫

انقدر پاک بودم فکر سمی نداشتم😐😂

فكر سمى؟:/ من أصلا فكر نميكردم

که اگه نخوابم دزد یه چشم میاد گوشیمو می‌بره (خودم مهم نبودم گوشیم مهم بود😑😂😂)

اینکه با برگ میشه پرواز کرد فکرم میکردم در قابلمه جادوییه بزارم تو سرم به عروسک میرسم خخخخخخخخخخخ

فکر میکردم اگه تو مدرسه حرف گوش نکنم معلما درو رومون قفل میکنن نمیذارن برم😹💔

الان کمدم بلند میشه میاد منـو میکنه تو خودش بعد میمیرم😂😂😓

عروسک هام زنده بشن و شخصیت کارتون ها بیان پیشم 🗿

لک لکا بچه هارو میارن😐💔

فکر میکردم بالا ابر ها یک شهره یادش بخیر🙂🙂

ادرین چرا وقتی15سالشه گفت 16سالشه

گوزن‌شوهر‌اهوعه=|

ما رو لک لکا اوردن... 🗿✨

بچه چجوری به وجود میاد؟👏😐

دوست داشتم برو تو دنیای کارتون ها فرق نداشت چه کارتونی ولی باب اسفنجی و میراکلس رو خیلی دلم میخواست باشم

لک لک ها بچه هارو میارن 😐🙂👶🏻

من الان دستگاهی اختراع می کنم هر کی اومد تو اتاقم بالش بیفته رو کلش تا یاد بگیره در بزنه ولی موفق نبود 4 یا پنج سالم بود دیگه حوصله ندارم

فکر میکردم اگه دنیا وجود نداشت چی میشد.

چرا هر اسباب بازی که دوستام دارن من ندارممم😔😂جررررر

پرواز

فکر سمی نداشتم کار های سمی داشتم

من فک میکردم خدا میخاد وقتی هممون خوابیم ابجیمو ببره بالا و کلا ببرتش پیش خودش 😐😂

خودم هستم🤝😐 فکر میکردم ادما بعد مرگشون میرن دنبای استخونی🤝اب دریا شوره چون انسان ها بیشورن🤝😂(این یکی رو دختر خالم گفته بود😂)مامان و بابام از اول زندگی بزرگ بودن اگه ادم خاصی باشم میتونم برم دنیای انیمه میراکولر ....