هر خاطره خنده دار داری بنویس مثلا من خواهر بزرگم رو اذیت کردبعد با دمپایی امد دنبالم نزدیک بود بیوفته دمپایی پرت کرد دقیقا خورد توسرم افتادم اسفالت شدم
اتمام مسابقه | 1401/03/26 |
ظرفیت مسابقه | 100 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | بدون مدال مسابقهتوسط سازنده مسابقه |
چرا کسی شرکت نمی کنه فقط خواهر شوگا شرکت کرده
من برای اولین بار که میخواستم غذا درست کنم و به بابام ومامان گفتم دست به هیچی نزن وخودم غذا درست میکنم می خواستم ماکارونی درست کنم و بجای ماکارونی بهشون زغال دادم ماکارونی ها رو زغال کردم بعد بابام ومامان وداداشم مجبور شدن بخورن نصفش رو انداختیم بعد فهمیدم چرا سوخت چون زیر ماکارونی روغن نریختم🤣🤣🤣
خاطره من خنده دار نیس چندشه یکم یه روز وقتی از خونه مادر بزرگم برگشتیم خونه یه مارمولک تو خونه بود بعد بابام مارمولک رو از بالکن انداخت بیرون صبح روز بعدش دختر عمو هام اومدن بعد باهم رفتیم پایین بازی کنیم که من پامو گذاشتم رو مارمولک دیگه بعقیشو فکر کنم بدونید چیکار کردم شما هم بگید چیکار کردیدپیوی
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
نظرات بازدیدکنندگان (0)