یکی از سوتی هاتو بگو😐

خودم😐☕ چند روز پیش به اجی کوچیکم گفتم پررو😐☕ عمم هم اونجا بود😐☕ اونم گفت پررو منم؟😐☕ منم گفتم پ‌ن‌پ عممه😐☕ ینی چیزه عمته😐☕ ایوای عمه هامون مشترکه😐☕ خلاصه دیگه عمم چپ چپ نگام میکرد😐☕💔

سلام اینم از سوتی من خودم که انقد خندیدم که نزدیک بود قش کنم😂😂😂 جمعه هفته‌ی قبل که بابام خونه بود (جمعه ها تعطیل سرکارشون) باهم صبحانه خوردیم(خواهرم، من، پدرگرامی،) رفتیم بیرون و امدیم بعد بابام رفت سرویس بهداشتی ولی من فکر کردم رفتش بیرون واسه ناهار نون بخره بعد خواهرم که 8 سال ازم بزرگ تره یهو گفت واییییییییییی سوسک 😳😰😰😰منم که از سوسک خیلی میترسم جیغ کشیدم رفتم به سمت در دستشویی اونم دوان دوان و اما سوتی من😂😐 درو که باز کردم دیدم بابام تو دستشویی(داشت دستشو میشست) اونم داشتم داد میزد

حب مضوع بر میگرده به دو سه سال پیش وقتی ده سالم بود اون موقع دستم شکسته بود و رفتیم خونه عمم عمم تا دیدم گفت وایییییی الهی دستت چیشده؟ گفتم شکسته خیلی درد دارم اشالله دستت بشکن😐 میخواستم بگم ایشالله جییتون نشکنه گفتم ایشالله بشکنه😐💔

مامانم داشت دعوام میکرد منم همیشه توی موقعیت های جدی خندم میگره تا خندیدم بیشتر فحش مخش اینا داد خواستم بگم انگار با خندیدنم بهت اجازه توهین میدم گفتم انگار با خندیدنم بهت اجازه ورود میدم 😐😐😐 منحرفم خودتونید😄😄 یه بارم بچه بودم تو جمع خواستیم بازی کنیم پسر عموم گفت اگه ببرم چی بهم میدید ؟ خواستم با لحن کیوتی بگم شکلات و گفتم دودولات😐😐جاتون خالی جمع تو سکوت بدی فرو رفت😐😐😐منم خدایی نمیدونستم معنیشو بچه بودم😐