ایدی سازنده روی تصاویر هست من از اینستا اوردم نمیدونم توی تستچی قبلا گذاشتن یا نه ولی اگه دیدین بدونید من از کسی توی تستچی کپی نکردم💜
کاور تست
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
84 لایک
خواب دیدم جیمین اومده ایران پیش منو آجیم
بعد پریدیم بغلش و باهاش دوس شدیم
خواب دیدم با جونگکوک پشت موتور سوار شدیم و داریم میریم کنسرتش تا اینکه یه قلدر جلومونو میگیره به من چاقو میزنه بعد جونگکوک ازم دفاع میکنه میبره منو بیمارستان و خودش زخمامو پانسمان میکنه
سم خالص بود فقط
خواب دیدن یه تئوری جالبی داره....
اکثر مواقع خوابای بد ، تعبیر خوب و خوابای بد ، تعبیر بد دارن.
اینم بگم که دیدن هرنوع خوابی ، بستگی به سبک دید و فکر ما داره .
وگرنه اینکه میگن زندگی ما توی دنیای موازی هست و اینا.... همش الکیه و فقط گوش مردم رو پر کردن
خواب مرگ که تا دلتون بخواد میبینم.
از مدرسه ، بیشتر خواب دوستامو میبینم.
یه بارم خواب دیدم دارم توی مدرسه گریه میکنم ، وقتی هم که صبح بیدار شدم مامانم گفت چرا دیشب آه و ناله میکردی؟
بزارین منم براتون بگم...
یه بار خواب یه خانمچادری رو دیده بودم که نامه اعمال داده بود به من ، دقیقا امسال شب شهادت حضرت علی شب قدر بود که این خوابو دیدم.
به طور زیاد خواب ترس هایی که توی زندگیم دارم رو میبینم یا اگه توی اون روز اشتباهی کرده باشم ، همون اشتباه رو بدترش رو توی خواب میبینم.
و عجیبیش اینجاست عمه ی من از کوچکی اون مرد قد متوسطو میدیده حتی یه بار تو کوچکی رفته پیش مامان بزرگم گفته یه مرد لباس قهوه ای تو اتاقمه و یا یه بار رو مبل دیده ش تو خیابون و...
یکیشون قد بلند لباس سفید یکی قد متوسط با لباس قهوه ای روشن و اون یکی با لباس سفید و قد کوتاه بعد اون وسطیه قد متوسطه یه چیزایی میگه و از زیر خا.ک دخترای جوون با طلا بیرون میان و پشت سپاه میرن بعد یه کتابیو باز میکنه و میگه این کتاب واقعیه ! و بعد عجیبیش اینجاست عمه ی من از کوچیکی اون مردو میدیده
ادامه ش :ولی با این لباسا که نمیتونم اوناهم میگن نه قبلا خودت دوختی ( عمه ی من خیاطه) میره خونه و در کمدشو باز میکنه میبینه یه روسری قرمز و چند تا لباس تو کمده بعد با اونا میره یه جای تاریخی و برای سپاه غذا میپزه که بعد میگن باید همه جمع بشن و همه وامیستن ولی عمه ی من ردیف دوم پشت سه نفر بودا
خواب من نیست ولی چون عجیبه میگم: عمه ی من خواب دیده که میره خرید و تو راه خریداش خیلی سنگین بودن و دوستشو میبینه که میگه خریداتو بده من برات میارم تو برو بعد اونم میره تا یه چند تا سرباز که لباسای عجیب مثل هخامنشی تنشون بوده بهش میگن تو باید برای ما غذا بپزی فقط تو میتونی بعد اون میگه باشه ولی
خامه جان فیلتر شکن از کجا میاری؟ 😐بمنم بده