معرفی انیمه part3

Made in Abyssساخته شده در پرتگاه(مید این ابیس)دو فصل

یه گودال گنده وسط یه جزیره داریم که بهش میگن ابیس این ابیسه شش تا طبقه تا پایین داره و کلا همه ی مردم خیلی از این پرتگاهه خوششون میاد ولی یه مشکلی وجود داره اگر بری تهش دیگه نمیتونی برگردی چون هر طبقه میری پایین تر یه چیزی به اسم نفرین ابیس بیشتر روت اثر میزاره مثلا اگر از طبقه چهارم بگردی بالا کلی خون ریزی میکنی و در حدی نفرینش بده که اگر بخوای از طبقه ی ششم برگردی انسانیتت از دست میره حالا یه دخترکی داریم تو یتیم خونه که مامانش غار نورد بوده(غار نوردا توی ابیس به جستوجو میپردازن)ریکو(اسم شخصیت اصلی) یه که تو ابیس گشتو گذار میکنه یهو یه هیولا بهش حمله میکنه و یه پسرک رباتی نجاتش میده ریکو هم رباته رو میبره اتاقش ولی وقتی رباته روشن میشه هیچی یادش نمیاد و این دوتا با هم تصمیم میگیرن برن برسن به طبقه ششم ابیس چون دختره فکر میکنه مامانش اونجاست از الان هشدار بدم قسمت سیزدهش ممکنه اشکتونو در بیاره به چشم داستان بچگانه بهش نگاه نکنید(از کسایی که انیمه رو دیدن میپرسم فصل دو دقیقا چی شد؟!شاید چون قسمت اولشو نتم نکشید نتونستم ببینم میپرسم ولی خیلی گیج کننده شد این زن مو قرمز سفیده کیه؟)

so i'm a spider so whatخب من یه عنکبوتم خب که چی؟ یادم نیست خوب ولی فکر کنم یک فصل بیستو چهار قسمتی داره

داستان درباره ی دختری به اسم کومودوئه که فقط تو کلاس ادبیات نشسته بود بعد یهو یه انفجار رخ میده درحالی که همه ی همکلاسی های اون توی تناسخ یافتنشون یه چیز خفن شدن کومودو یه عنکبوت شده!کومودو بدبخت توی یه سیاهچاله بزرگه که باید برای بقا دست به هر کاری بزنه(خیلی انیمه خوبیه دوستش داشتم)

Reincarnated as a Swordتناسخ به عنوان شمشیر تا الان یک فصل

اول یه مردی داریم که به عنوان شمشیر تناسخ یافته و بعد با یه سری بازیگوشیایی یه جا گیر میفته بعد یه دختر نیمه گربه داریم که به بردگی گرفته شده یه روز تو راه به گاری اینا حمله میشه و همه ی برده یا فرار میکنن یا میمیرن و فقط فران(اسم دختره)میمونه و چون جنگ بلند نبوده تا مرز مرگ می‌ره ولی یهو شمشیر تناسخ یافتهرو میبینه و برش میداره و باهاش مبارزه میکنه شیشو(اسم شمشیره)میخواد با فران بمونه و فرانم میخواد تکامل پیدا کنه(گربه های سیاه نمیتونن تکامل پیدا کنن)

Reincarnated as a Swordتناسخ به عنوان شمشیر(یک فصل دوازده قسمتی)

یه آدم به عنوان شمشیر تماسخ یافه داریم که تو مدتی که به عنوان شمشیر هوشمند زندگی کرده آرزو داره یه صاحب داشته باشه پس خودش خودشوقوی میکنه و با یه سری بازیگوشی ها یه جایی گیر میکنه و نمیتونه خودش خودشو نجات بده از اونورم چند تا برده که برای آدمهای پولدار کار میکنن داریم که فران(دختر گربه ای تو عکس)یکی از اوناست که دوست داره اولین گربه ی سیاهی باشه که تکامل پیدا میکنه که یه روز به گاری برده ها توسط یه هیولا حمله میشه همه یا فرار میکنن یا کشته میشن فران شمشیر اول داستانو میبینه و برش میداره صاحب شمشیر میشه و این دو تا میرن تا سفر طولانیشونو آغاز کنن(راستی این انیمه جدیده پس احتمالا فصل دوشم بیاد شاید یک سال دیگه.....)