سلام 👋🏻. این اولین داستانم هست اميدوارم خوشت بیاد . لایک یادت نره. ❤
روی صندلی چرمم نشسته بودم و برگه هایی که منشی آورده بود رو برسی و امضا میکردم . کمی از قهوه ی تلخم نوشیدم که در اتاقم زده شد . اجازه ی ورود دادم .
هه این بود. علامت هه این (×)
× پیداش کردیم . 《 ادامه اسلاید بعد 》
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
قشنگ می نویسی خیلی دوست دارم بقیه اشو بخونم
ادامه بده
ممنونم ❤