سلاممم فکر میکنم اتفاقات این پارت را تقریبا در پارت قبل گفتم ولی خب بریم شروع کنیم
مرینت :با فی رفتیم پاساژ ....... فی:مرینت گفت دیشب اصلا نخوابیده چون سرش درد میکرده والان خیلی خوابش میاد من تو یه مغازه هستم اون بیرونه رفتم بیرون دیدم خوابیده گفتم مرینت بیدار شو بریم خونه مرینت...... بیدار شو..... اونجا بود که ترسیدم رفتم یه اب اوردم و ریختم روش بازم بیهوش بود زنگ زدم اورژانس و رفتیم بیمارستان (مکالمه مارک و فی) :( فی🖤 مارک🤞: 🖤.. الو سلام مارک مرینت بیهوش شده 🤞... چی چرا کی کجا هستی؟؟ 🖤.... بیمارستان فلان 🤞....
دارم میام
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)