سلام دوستان اومدیم با پارت دوممممم
دیپر: صدرا، میای بریم داخل آزمایشگاه؟
من: الان چرا اینقدر به من اعتماد داری؟
دیپر: خودمم نمیدونم، آخه حس خوبی نسبت بهت دارم😁
من:😐😐 حداقل چشمامو نگاه کن که یه موقع بیل نباشم
فورد: چرا اینقدر اصرار داری که چِکت کنیم؟
من: که اگه یه اتفاقی افتاد نگین من بیل سایفرم و دارم از عمد خرابکاری میکنم و فلان و فلان
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
قشنگ و جالب بود فقط حس میکنم نه فقط کوتاهه، داستان داره زیادی تند پیش میره
آره خب اولین داستانمه