اینم پارت یک امید وارم لذت ببرید😋😋
پارت 1
(داستان از ، زبان کیسا)
عععععععععععررررررررررررررررر🤕🤕🤕🤕از وقت بابا مامانم به همراه لیندا رفتن بیرون همش احساس میکنم یکی تو اتاقمه و داره نگام میکنه😱😱♨️♨️♨️در حالی که تو گوشیم ول میگشتم داد زدم :(عرررررررر چرا تموم نمیشه این خس کوفتییییی همش حس میکنم یکی داااارههههه نگااااامممممم میکنههههههه) یه دفه یه صدایی میاد
؟؟؟ - چون واقعا یکی داره نگاهت میکنه!!!
جیغ کشیدم :( چیییییییییییی توکیییی هستیییییییی😱😱😱😰😰)
؟؟؟ - سه ادم بی آزار که قصد داره با تو خرف بزنه
من - ولییییی تو دلشششش نمیخواد با تو حرف بزنههههه
؟؟؟ - پوففففف
بعدش صدای قدم زدنش میاد که سبب ایست قلبیم شد....
یا حضرت عبدالعظیم حسنی نیاد الان بفرستتم اون دنیا😰😰😰اماااااااا.....
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
خیلی باحال بود میشه پارت بعدو بزاری؟
ممنون🙏🙏فردا میزارم💗
خیلی جالب و قشنگه
مرسی گلم😁😁💗
𝑭𝒐𝒍𝒍𝒐𝒘=𝒃𝒂𝒄𝒌👑💫
𝑭𝒐𝒍𝒍𝒐𝒘=𝒃𝒂𝒄𝒌💫👑
𝑭𝒐𝒍𝒍𝒐𝒘=𝒃𝒂𝒄𝒌👑💫
𝑭𝒐𝒍𝒍𝒐𝒘=𝒃𝒂𝒄𝒌💫👑
𝑭𝒐𝒍𝒍𝒐𝒘=𝒃𝒂𝒄𝒌👑💫
𝑭𝒐𝒍𝒍𝒐𝒘=𝒃𝒂𝒄𝒌💫👑
𝑭𝒐𝒍𝒍𝒐𝒘=𝒃𝒂𝒄𝒌👑💫
𝑭𝒐𝒍𝒍𝒐𝒘=𝒃𝒂𝒄𝒌💫👑
𝑭𝒐𝒍𝒍𝒐𝒘=𝒃𝒂𝒄𝒌👑💫
𝑭𝒐𝒍𝒍𝒐𝒘=𝒃𝒂𝒄𝒌💫👑
𝑭𝒐𝒍𝒍𝒐𝒘=𝒃𝒂𝒄𝒌👑💫
💗
💗