خب از این بع بعد دبگه به کامنتا و ..... اهمیت نمیدم هرکس خواست کامنت بده و لایک کنه
صبح روز بعد ................... ا.ت:(توی ذهنش)آآآآه الا سه روزه از اومدنم میگذره )": اینروزا چقدر اتفاق بد برام میفته اییییییییش| : ... اها بهتره امروز برای دیدن سین نیانگ برم و همه چی رو براش تئریف کنم ا.ت : سهنو .. لطفا بیا میخوام برم به عمارت هانده سه نو : بله بانو ... الا ( کات صحنه عوض میشه الا توی حیاط عمارت سجه و شوگا داره توی راه رو قدم میزنه و ا.ت رو میبینه)شوگا: خواجه پارک خواجه پارک : بله ...اعلاحضرت شوگا : بانو ا.ت به کجا میرن خبر داری ؟ خواجه پارک : بله... ایشون به عمارت هانده میرن شوگا : چی ! اونجا که دختر و پسر مشاور دوم هستن .. تو که میدونی جانگ دختر بازه به خاطر همین به اینجا تبعید شده خواجه پارک : ایشون به دیدن بانو سیین نیانگ میرن ارباب شوگا اهاااا ...خوبه ( کات صحنه عوض میشه الا جلوی در عمارت هانده و سیین نیاین منتظر ا.ت هستش ) سیین نیان : جی نو ....ا.ت پس کجاست جیی نو : بانو الا هاست که برسه
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
های گایز من ادامهی رمان هام رو توی ایتا میزارم
اسم چنلمم
𝐅𝐚𝐤𝐞•𝐁𝐚𝐧𝐠𝐭𝐚𝐧 𝐁𝐨𝐲𝐬
عضو شید
سلام عالی بود
عالیههههههبذار بقیه شو تا من غش نکردم😂😂
خیلیییییی ممنون باشه بقیشم در راهه ( :
عالی عالی عالی
ممنون ممنون ممنون ممنون( :