سلام👋 خب این قسمت دوم خاطرات ترسناک هست(بچه ها من برای تستها زحمت میکشم و کامنتاتون واقعا به من انگیزه میده😄😍) توجه کنید که این خاطرات خارجی هستند. این خاطرات ممکنه واقعی نباشن! و در کامنتی که خاطره رو بیان کردند دروغ گفته باشند. شما فقط جهت سرگرمی بهش نگاه کنید😊
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
39 لایک
من یه بار برق رفته بود ولی مجبور بودم و با نور گوشیم رفتم دستشویی،وقتی داشتم دستم رو میشستم گوشی رو گذاشتم جلوی آینه (جوری که میتونستم سایه ی خودم رو ببینم) بعد یه لحظه احساس کردم سایه ی دستم خیلی سریع تر از خودم داره تکون میخوره.چند لحظه دستم رو تکون ندادم ولی سایه هنوز داشت تکون میخورد😰😱
منم سریع از اونجا اومدم بیرون🤐
دوسال پیش بود فکر کنم ساعت سه یا چهار یود هنوز بیدار بودم خوابم نمیبرد داشتم تو گوشیم میگشتم فرداش کلاس داشتن(مدرسه) به خودم گفتم دیگه بخوابم صبح نمیتونم بیدار بشم خوابیدم، توی خواب و بیداری بودم هنوز کامل خوابم نبرده بود گرمم به خاطر همون اصلا پتو ننداخته بودم و یه تاب پوشیده بود یهو احساس کردم یکی اومد دستش رو گذاشت رو بازوم و اروم تا پایین آورد خیلی دستش نرم و آرامش بخش بود وقتی دستش روم بود هیچ ترسی نداشتم ولی وقتی که دستش به مچم خورد زود برداشت دستشو و همون موقع ترس کل وجودم و برداشت
فرصت**
ادمین فرشته پین؟ 🥹🥲
هر دوتاش خوب بود. فقط چرا نصفه نیمه بود؟😂
همیشه بعد سرکار با کلی خستگی عادت داشتم بشینم رو تختم و فیلم و سریال ببینم همونطور که لباس خوابم رو پوشیدم و افتادم رو تختم گوشیم رو برداشتم و شروع به دیدن فیلم کردم،نیم ساعت بعد از فیلم یک پیام برام اومد فیلم رو استپ کردم و رفتم تو پیام و خوندم "میشه فیلم رو پنج دقیقه ببری عقبتر ندیدم چی شد" دور و برم رو با ترس نگاه میکنم پنجره روبرو تختم هست ولی چطور بعد یک پیام دیگه میاد "نگرد تو هیچوقت نمیتونی من رو پیدا کنی" قلبم تو سینه فرو ریخت.🤌
دومی
پارت سه میخواییم
اه هم هم اسمیم💫🌟