......
جسیکا کمی خندید و دستش را زیر چانه اش برد《خب...چطوره از این بحث خارج بشیم؟ تو دوست داری تو چه گروهی بیوفتی؟》
ادوارد با توجه به سوال او لحظه ای مکث کرد، لبخند کوچکی گوشه لبش کشید گفت《هوم...قبلا بهش فکر کردم،همیشه کمی شیفته اسلیترین بودم،من ویژگیهای حیلهگری و جاهطلبی آنها را جذاب میدونم ولی میدونی،ریونکلاو هم خیلی دوست دارم...پسر تیزهوشی هستم!...خودت چی؟》
جسیکا با کمی از خم شدن سرش گفت《راستش گریفیندور را دوست دارم...》
جسیکا لبخندی تلخ زد و ادامه داد《گروهی که پدرم ازش متنفره،ولی میدونم در آن گروه نمیوفتم،چون ویژگی هایی که دارم بیشتر به اسلیترین میخوره...》
در کوپه ناگهان باز شد و مکالمه جسیکا و ادوارد را قطع کرد. کسی جز هری پاتر و رون ویزلی نبودند، هر دو پسربچه اندکی از نفس افتاده به نظر می رسیدند که نشان می داد قبل از ورود در حال دویدن بوده اند.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
18 لایک
پارت بعدی کی خواهد آمد ؟
وقتی که ما فسیل بشیم ؟ 🫧☘️
هروقت چراغ مغزم از اتصالی بودن در اومد حتما پارت خواهیم داشت🌹
حالت خوب نیست ؟
خسته هستم🥰🌹
منم ☘️✨️
✨️💔
راستی هانا لوپین را فراموش نکنید
با تشکر😒🌷عیششش
چجوری میشه تورو فراموش کرد؟🥸
نمیدونم🥸👺
نمیشه دیگه😔
میشه🥂
من فراموشت نمیکنم ولی...
مگه اینکه تو پیریم آلزایمر بگیرم🪿💔
مندلورین رو پروفت چی میگه🥸🎀
فنشم✔️
د آخه هممون قیافه اشو دیدیم بعد میگه دوباره برو تو آب موقدس تا دوباره مندلورین بشی🥸👺
ایش🥸💔
پارت جدیدو بدههههه🌷
گوشادی...
عالی عالی عالی عالی بودددد 😺😺😺😺😺😺😺😺😺😺
🪼✨️
خیلی اینو دیر دیدم⛏💔
عیب نداره
عالییییی
ممنون
کلمه عالی جلوش کم میاره 🥹💚
لطف داری♡
محشررررررررررررررررررررررررر 😆😆😆😆😆😆😆😆😆💚💚💚💚💚💚
تشکر!
ندیدم زود تر بیاممممممممممممم 🥲
🥸💔