🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
![عکس](/frontend/images/tests/items/1722763480302.jpg)
کاورمون
اگه تو هم از این کاور ها میخوای
به نظرسنجی سر بزن با کمترین قیمت برات درست میکنم..
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
32 لایک
چیزه ترسناک
کیبورد تایپ کرده سم😏😌
یه بارم صبح بود منم ناخواسته و یه دفعه ای بیدار شدم ... اول از همه یه چیزی روی پام حس کردم و بعدش کشیده شدنم ... یه دفعه هم من خیلی ناراحت بودم با خانواده م دعوای بدی داشتم ... با رفیقامم دعوا کرده بودم خلاصه بگم صبح تا شب گریه کردم ... شب از وقتی رفتم بخوابم حس کردم یکی توی موهام نفس میکشه و موهامو ناز میکنه ... تا صبح ... که خوابم برد ...(نمیدونم ولی خیلی دوسشون دارم)
یه بار تازه هوا تاریک شده بود ... اتاقم تاریک بود ... مامانم و داداشم توی اتاقاشون خواب بودن ... منم که به تختم تکیه داده بودم ... کمد دیواری دقیقا روبه روی تختم بود ... در کمد دیواری کاملا باز شد جلوی چشمم ... ولی من فقط نگاه کردم ... نمیدونم چرا نترسیدم ... اتفاقای زیادی واسم میوفته ولی نمیترسم...(این خاطره مال دو ماه پیش)
پارت 2 میسازی؟ 💀 اینا ترسناک بودن...
آره به شرطی که تو چالش شرکت کنن بقیه
منم بگم؟
آره چرا که نه
من یک عروسک دارم که وقتی پستونکشو تو دهنش فشار میدی شروع میکنه حرف زدن و خندیتن و گریه و اینا چون تو دهنش دکمه داره ، خب من 3 هفته پیش با شاید 1 ماه پیش روی تختم نشسته بودم و داشتم تو گوشیمو نگاه میکردم اینم بالای کمدم پیش بقیه عروسکا بود که یهو شروع کرد خندیدن، من سکته کردم چون چیزی که اونجا نبود تو دهنشو فشار بده...خودش یهو صدا داد هنوزم نمیدونم چرا💀
یکبار هم من خونه تنها بودم،یهو دیدم چراغ اتاق مامانم اینا داره خاموش روشن میشه (چراغشون با کنترله) بعد سریع گوشی رو برداشتم زنگ میزدم به هرکی جذاب نمیدادن که، حالا منم در مرز سکته بودم یهو مامانم جواب داد... بهش گفتم چی شده برگشت گفت : چراغ اتاق ما با همسایه های طبقه بالا و پایین اتصالی میکنه 😭😂
اشتباه کردم
سم نبرن ترسناک بود
پشمام ریختتتت
پشم هاتتت
@حضرت پشم 😂
اینا سم نبودن ترسناک بودن
______
آره
خاطرات سم بود یا ترسناک؟
اینا سم نبودن ترسناک بودن
😂😂😂😂😂😂😂😂😂
منم میخواستم همینو بگم 😨🤣 من جای اونا بودم تا صبح خوابم نمیبره
منم همینو میگم