قسمت سوم
من هیونجین را در حالی که اشک میریخت دیدم انگار به کسی تکیه داده بود و با او حرف میزد اما من کسی را ندیدم به طرفش رفتم و پرسیدم :« جین ؛ با کسی حرف میزنی !؟» هیونجین که انگار دستپاچه شده بود گفت :« نه نه اشتباه شنیدی» سپس در کنارش نشستم و دستم روی شانه اش گذاشتم و گفتم :« با من بیا »
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)