این داستان ها ترسناک نبوده و جنبه جنایی_معمایی دارد پس خیالتون راحت باشه و تا الان ۲ پارت منتشر شده لطفا رد نشه
LOOK🆙️
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
75 لایک
از اینکه داستان هام حمایت نمیشه بغضیدم😪
ارغی منه😰😰😰
این اتفاقای ترسناک برا ما نسل به نسل داره اتفاق میافته اول برا مامانبزرگ مامانم بعد برا مامانبزرگم بعد برا دختر خالم و فک کنم نفر بعدی من باشم.. 😑
من و دوستام سال پیش تو مدرسه خیلی دررگیر اینجور چیزا بودیم بعد اطراف مدرسه مون چند تا خونه متروکه هست من یه بار غایب بودم که بچه ها گفتن چراغ های یکی از خونه ها خاموش روشن میشن ولی من باور نکردم و فکر کردم الکی میگن یا حتما چند نفر رفتن تو اون خونه متروکه تا اینکه چند ماه بعد متوجه شدیم که شایعه درست شده که معلوم نیست راسته یا دروغ مدرسه ما به مدت ۲۰ سال متروکه بود بعد تو یکی از این سال ها یک دختر بچه ساعت ۳ شب میره سمت اون خونه متروکه و بعد جسدشو پیدا میکنن ادامه در کامنت بعد
بعد مدرسه مون بعضی جاهاش شیب داره که میگن قبره و اینا...
بعد دیگه به دستور معلم گرامی این ماجرا رو ول کردیم تا اینکه سال بعد یک دفعه به صورت خیلی اتفاقی و نامعلوم اون خونه متروکهه آتیش گرفت😶
و به نظرم اینا هیچ دلیلی برای راست بودن اینکه موجودات ماورایی تو مدرسه مون وجود داره نیستن
مدرسه تون کجا هست؟
تو رشت
مدرسه انقلاب اسلامی
البته وقتی که ابتدایی بودم
معلممون بدون اینکه بگه علوم و ریاضی و اجتماعی رو کامل امتحان گرفت
ترسناک تر از این؟
منو تا مرز اوردوز میبره اصلا
جات بودم سکته میکردم ولی میدونی خوبیش چیه؟ وقتی یکی از بچه های کلاس وسط یه امتحان حمله عصبی یا یه سکته خفیف کنه طبق قوانین آموزش پرورش امتحانا کنسله چون از نظر روانی حالتون بده🥲😔💔
این دیگه از همه داستانای ترسناک، ترسناک تره
اس ۱ من بودمممم
ادامه بده
به مردم اهمیت نده
پستای منم حمایت نمیشن
ادامه بده عالیم هست خیلی
خیلی ممنون😍♥️🥹
ترس حقیقی وقتیه که سوسک بره تو لباس تون اونموقع میفهمید چقدر ناشکر بودید😂👌
۴:۰۸
تا حالا س.گ وحشی افتاده دنبالتون تا معنای واقعی ترس رو متوجه بشید!؟؟؟😭💔😂
دنبال من افتادهههه
پس توهم درک میکنی چه حسی داره😭💔😂
خیلی بدهههه
خیلی جالب بود👍🏻
من تقریبا ساعت ۵ صبح بود از خواب پریدم چشامو بازکردم دیدم مامانم داره از راهرو رد میشه بره دستشویی ولی محو بود مامانم خیلی واضح نبود چهرش .
بعد صداش کردم مامانم مامان جواب نداد حتی صدای چراغ دستشویی هم شنیدم ولی صدای بسته شدن در رو نشنیدم بعد دیدم جواب نمیده ترسیدم پاشدم از اتاقم رفتم بیرون دیدم مامانم تو اتاقش خوابیده......