9 اسلاید صحیح/غلط توسط: Alexa انتشار: 1 روز پیش 102 مرتبه انجام شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
این یه جورایی دیالوگ های داستانیه که میخوام بنویسم تک پارتیه ولی احتمالا دو فصل داره 😅
نمیدونم از نظر شما درد یعنی چی...انسانا درد رو چیزی میدونن که زود گذره ولی... من مخالفم ! درد اونجاییه که از زندگی سیر شدی دلت میخواد خودتو خلاص کنی ولی بخواطر کسایی که دوستشون داری نمیتونی.... از کل مردم و ادما متنفرم.... حالمو بد میکنن میخوام بمیرم ولی نمیتونم... میخوام بیخیال شم اما نمیشه....
«لی فلیکس»
لیکس.... وجودت تمام زندگیمو روشن کرد! نمیخوام بزارم بیشتر از این درد بکشی... نمیزارم کسی رابطمونو بهم بزنه ... اگر نبودی منم نبودم این افسردگی تمام وجودمو داشت درون خودش دفن میکردند تو نجاتم دادی ! لیکسی جوجه کوچولوی من ، خورشید سوزانم دوست دارم
«هوانگ هیونجین»
من میدونم کل عمرتو با ترس از مردم گذروندی.... روزی که از ترس توی خودت جمع شده بودی و گریه میکردی.... میدونم کلی سختی کشیدی ولی الان من اینجام! نمیزارم کسی اذیتت اگر کسی بخواد نزدیکت بشه و بازم برات قلدری کنه با دستای خودم خفش میکنم ....روباه کوچولوی شیطون من جونگین بدون هرگز پشتت رو خالی نمیکنم
«کیم سونگمین»
هی تو! کیم سونگمین من دوست دارم .... جرعت داری یه روز بگو میخوام ولت کنم اون روز روز مرگته ! اون موقع جسدت باید باهام زندگی کنه تمام (عزیزم یکم با رفتار نیک عشقتو میگفتی بدبخت ترسید)
«یانگ جونگین»
تو فقط ۱۶سالت بود که با تن زخمی اومدی در خونم منم کاری جز پاک کردن خون هات نمیتونستم بکنم م تو مث برادر کوچکترم میمونی هیون! خوشحالم که بالاخره توهم خوشحالی.....
«لی مینهو»
برام مهم نیست که فاصله سنیمون چقدره ولی اونا مثل بچه هامن!!پنج ساله که باهمیم درسته که جیسونگ و فیلیکس تازه بهمون ملحق شدن ولی برام فرقی نداره نمیخوام نارحتیشونو ببینم میخوام براشون یه برادر یا اگر بشه یه پدر خوب باشم چیزی که هرگز نداشتن...
«کریستوفر بنگ چان»
ما همه طرد شدیم! از کل جامعه... کسی مارو قبول نداره... چرا؟! چون گرایشمون فرق داره... میگن که این یه بیماریه! ولی ماهم مثل شما انسانیم شاید یکم تفاوت داشته باشیم ولی ماهم انسانیم! خسته ایم که بیرون از خونه باید تظاهر کنیم که مام مثل شماییم بیرون نمیتونیم مثل دوتا ادم بالغ و عاشق رفتار کنیم چون مارو نجس میخونن!
«هان جیسونگ»
چان تو برای همه یه پدر و برادر عالی بودی هستی! حالا بزار تا منم به عنوان معشوقت ازت مراقبت کنم کل این چند سال مراقب پسرا بودی بزار تا یکی هم مراقب اون قلب بزرگ مهربونت باشه.... میتونم نگهبان قلبت باشم؟
«سئو چانگبین»
9 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
24 لایک
تستت لایک شد
مایلی بیوم رو لایک کنی؟ فقط یدونست.
پین، گل؟
سلام چطوری من یه داستان به نام رمان همسر دروغین دارم مینویسم و نیاز به حمایت قشنگ شما دارم خوشحال میشم بهش سری بزنید🌹
قبلا فک کنم خوندمش جالب بود ❤
اها اوکی ولی میشه بدونم تا چه فسمتش؟
فک کنم پنج بود
ولی خب ادامشو گذاشتم بخونم بعدا الان در گیر این داستانم
اها...من فعلا تا هفت نوشتم و خب پارت هشتم تو صف بررسیه نمیدونم چرا زود منتشرش نمیکنن یک هفته هست ک بررسیش نکردن
اها
جدی جدی چطوری منتشر شده؟
من معرفی داستانمو هزار بار نوشتم بعد از هزار بار منتشر شده 🥲
پارت یک داستانمو دوهزار بار با انواع سانسور نوشتم هنوز تو صف بررسیه(یعنی همش رد شده) 🥲💔
اوه... خدایی منم پدرم در اومد... مخصوصا این داستانه چون با داستانای عادی فرق داره سخت تر گرفتن ولی این دفعه ازمم و جزم کردم که حتما بسازمش و تلاش کنم تا منتشر بشه
ولی من اخر نفمیدم... الان یعنی بنظرت بد بود؟!
چی میگییییی
این داستان عالی بوددد:))))))
هوف خدارو شکر ... خدایی کلی با خودم کلنجار رفتم تا اپلودش کنم ترسیدم سر فن تعصبیا باز بر. ینن به همه چیز
عرررررررر باید خیلی خوب باشههه😍
عرررررتر
عالی بید👍🏻
ممنان
بنویس حتما🥳
باوشع
بوجی بوجیییییییی خیلی خوب بود
ممنوننن
تستچی : بی/بی چی باعث شده فک کنی منتشر میکنم؟😻🍀
یه بلایی سرش میارم که منتشر کنه 😂😂