یک‌ترانه‌برای‌همه‌ی‌زندگی..

فقط‌چند‌نویسنده‌ انگشت‌شمار‌هستند‌ که‌‌در‌همه‌عمر‌کوتاه‌‌یا‌بلندشان‌‌تنهایک‌بار‌دست‌به‌قلم‌برده‌اند‌‌و‌داستانی‌نوشته‌اند‌که‌هنوز‌نامشان‌به‌واسطه‌آن‌زنده‌است‌. اینها‌با‌داستانشان‌جاودانه‌شده‌اند.

امیلی‌برونته‌و‌بلندی‌های بادگیر:امیلی‌برونته‌یکی‌از‌۳‌‌خواهر‌‌برونته‌‌فقط‌ ۳۰‌سال‌زندگی‌کرد‌و‌شاید‌اگر‌‌فرصت‌ بیشتری‌‌داشت‌میتوانست‌‌ آثار‌ماندگار‌‌تری‌ هم‌بنویسد‌‌اما‌او‌با‌همین‌اثر‌ یک‌جایگاه‌ فراموش‌نشدنی‌‌برای‌خودش‌‌کسب‌کرده‌و‌با‌وجود‌اینکه‌بیش‌از‌یک‌قرن‌و‌نیم‌‌از‌نوشته‌شدن‌اثرش‌میگذرد‌‌،‌ بلندی‌های‌بادگیر‌‌عنوان‌ محبوب‌ترین‌‌رمان‌عاشقانه‌ ‌و‌رمانتیک‌‌انگلیس‌را‌دارد.‌ نظر‌شخصی:‌‌‌‌خانم‌برونته‌‌‌واقعا‌توی‌ شخصیت‌پردازی‌‌خوب‌پیش‌ رفته‌بود.‌ طوری‌‌مخاطب‌‌‌‌میتونست‌خودش‌رو‌جای‌ شخصیت‌ها‌بذاره‌وبه‌نظر‌من‌نقطه‌عطف‌داستان‌بیشتر‌توی‌پایانش‌بود‌.‌به‌علاوه‌ خشم‌هیثکلیف‌رنگ‌و‌لعاب‌جالبی‌‌به‌داستان‌داده‌بود‌و..‌ پیشنهاد‌میکنم✔

آنا‌سول‌و‌زیبای‌سیاه‌:آنا‌سول‌‌در‌سن‌ ۱۴‌سالگی‌زیر‌باران‌سر‌خورد‌‌و‌ هردو‌پایش آسیب‌بدجوری‌دید‌و‌معلول‌شد،اما‌سعی‌ میکرد‌خودش‌کار‌هاش‌رو‌انجام‌بده‌و‌یکی‌ از‌این‌کار‌ها‌روندن‌کالسکه‌بود‌.‌او‌با‌‌‌ اسب‌ها‌ارتباط‌غریبی‌داشت‌‌و‌برای‌ همین‌در‌تنها‌اثری‌که‌نوشته‌‌از‌زبان‌ یک‌اسب‌بوده. این‌نویسنده‌انگلیسی‌کتابش‌رو‌در‌۷ سال‌آخر‌زندگیش‌‌نوشت‌و‌در‌سال‌ ۱۸۷۷‌کتاب‌رو‌تموم‌کرد‌اما‌سال‌بعد‌که‌ کتاب‌منتشر‌شد‌او‌دیگر‌زنده‌نبود‌اما..‌‌۵۰‌میلیون‌نسخه‌از‌اون‌به‌‌ فروش‌رفت! نظر‌شخصی:این‌کتاب‌‌‌‌مارو‌به‌ روابط‌عادلانه‌تری‌با‌حیوانات‌دعوت‌میکنه؛‌اینم‌پیشنهاد‌میکنم.

بوریس‌پاسترناک‌و‌دکتر‌ژیواگو‌: بوریس‌پاسترناک‌روسی‌هم‌‌فقط‌ همین‌یک‌رمان‌رو‌نوشت‌و‌باوجود‌ اینکه‌چاپ‌این‌کتاب‌در‌کشورش‌‌ ممکن‌نشد‌‌‌،‌اما‌ در‌۳‌سال‌آخر‌عمرش‌اون‌رو‌در‌ایتالیا‌ چاپ‌کرد‌و‌استقبالی‌که‌سال‌بعد‌ جایزه‌نوبل‌‌ادبیات‌رو‌براش‌به‌همراه‌ آورد‌‌که‌او‌جایزه‌را‌رد‌کرد.‌شهرت‌این‌ داستان‌ عاشقانه‌و‌اجتماعی‌که‌بر‌مبنای‌ مسائلتاریخی‌روسیه‌خلق‌شده‌بود‌با‌یک‌فیلم‌ سینمایی‌با‌همین‌نام‌و‌با‌کارگردانی‌ دیوید‌لین‌‌‌عالمگیر‌شد‌. نظر‌شخصی:‌دگرگونی‌های‌اجتماعی‌و‌ نرسیدن‌های‌‌عجیب‌افراد‌داخل‌رمان‌به‌ همدیگه‌‌تاثیر‌خاصی‌روی‌ مخاطب‌میذاره‌و‌سالها‌‌ فراموش‌نشدنیه. اینکه‌داستان‌‌واقعی‌و‌‌‌در‌جریان‌ انقلاب‌۱۹۱۷‌‌‌اتفاق‌میوفته‌جذابیت‌ داستان‌رو‌ دو‌چندان‌میکنه‌.‌بازهم‌ پیشنهاد‌‌میکنم ‌

هارپرلی‌وکشــ☆تـن‌مرغ‌مقلد: هارپرلی‌‌‌با‌‌نوشتن‌این‌کتاب‌صاحب‌ جایزهپولتیزر‌‌‌‌‌شد.‌‌این‌رمان‌در‌ فهرست‌۱۰۰‌کتابی‌ که‌باید‌قبل‌مردن‌خواند‌هم‌جای‌داره. نظرشخصی:‌پافشاری‌‌آدم‌ها‌روی‌ عقایدشون،‌چه‌درست‌چه‌غلط..‌‌به‌ نظرم‌‌محور‌اصلی‌کتاب‌بود.‌علاوه‌بر‌ این‌،‌خانم‌هارپرلی‌نشون‌میده‌چطور‌مردم‌ریاکارانه‌یک‌بیگناه‌رو‌قربانی‌ میکنن.‌انتشار‌ ‌این‌کتاب‌‌در‌دهه‌۶۰‌میلادی‌زمانی‌که‌مردمآمریکا‌درگیر‌مبارزات‌برای‌ مقابله‌بانـ☆ژاد‌پرسـ☆تی‌بودن‌ تغییر‌و‌تحول‌زیادی‌روی‌مردم‌ گذاشت‌.‌