9 اسلاید پست توسط: Captain انتشار: 3 هفته پیش 1,179 مرتبه انجام شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست

لایک شما نشانه ادب و شعور شماست😇✌



لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.

سایر تست های سازنده

نظرات بازدیدکنندگان (61)
  • image★انامی آسا★
    پاستیل کوچولو>>>>>>>>

    وسط کلاس ریاضی داشتیم بدون اجازه معلم پاسور بازی میکردیم یهو اداره اومد از شانس بد ما هم میزمون درست کنار در بود مرده اومد تو مارو دید ولی هیچی نگفت موقعی که میخواست از کلاس بره مدیر اومد با بچه ها حرف میزد یهو مردم بهمون گفت زیر صندلی قایمش کنید مدیر نبینه حقیقتا انتظار نداشتیم انقدر پایه باشه😂😂💔

  • image♡Yeganeh♡
    یک عدد میراکلور بدبخت :/

    یادش بخیر
    پنجم بودم(الان شیشمممممم)
    یه تیکه از مدرسه مون بود میگفتن دلق*ک ترس*ناک داره
    من و دوستام که بهش اعتقاد نداشتیم
    موقعی که میرفتن اونجا میرفتیم پشت دیوار قایم میشدیم
    جیغ میزدیم و الفرار😂😂
    بعدش اونا هم جیغ میزدن و الفرار😂😂

  • imageKimtaebum
    زهل مال میقولی؟

    همه منو به نگاه های خطرناک می‌شناسن 😂

  • image✮ 𝒜𝓈𝒶𝓁₊˚
    ‌‌‌‌‌‌‌

    اخر سال پیش بود با همکلاسیام رفته بودیم بالای اوپن کلاس که پشتشون پنجره بود پارتی گرفته بودیم یهو از اداره اومدن داخل کلاسمون یکی از دوستای بنده خدام حواسش نبود پاش پیچ خورد افتاد پایین پاش شکس یه بارم معلما جلسه داشتن به ما کلی شیر پاکتی داده بودن پنج شیش نفر بودیم داشتیم تو سالن شیر میترکوندیم که یکی از دوستام جلوی در دفتر بود پاشو گذاشت روز شیر معاونمون در دفترو باز کرد ما هممون فرار کردیم اون بدبخت موندو معاونی که شلوارش شیریه🌚🗿

  • imageSoni
    هآگؤآرتزیؤن_چو چانگ

    ما امسال عروسی گرفته بودیم تو کلاس😂
    قند و چادر سفید و شیرینی
    عقد اریایی میخوندیم
    زنگ هایی که معلما جلسه داشتن دو نفر عروس دوماد می شدن
    ما هم اون بالاسرشون قند خورد میکردیم و عقد میخوندیم بعد هم شیرینی پخش میکردیم

    • image아트리나🖤🖇
      ولی من کیوت نیستم...

      ماعم دقیقا همین کارو میکردیممم

  • imageAniline
    در حال ایگنور شدن...

    کلاس سوم وسایل بچه هایی که ازشون بدم‌میومد رو مینداختم تو دسشویی✔️

  • imageHikari
    شینزو ساساگیو....:)

    کش رفتن شیرموز از بوفه مدرسه
    دزززدی
    نوشتن فوش نااام وووس به معلم عربی روی دیوار

    • imageCaptain سازنده
      تومث‌چراغ‌قرمزی‌جلوی‌تانک

      🍍

    • imageHikari
      شینزو ساساگیو....:)

      پا رره کردن مقاله و ماکتای سال پایینی

    • imageHikari
      شینزو ساساگیو....:)

      به فن+ا دادن ماژیکای مدرسه

    • imageHikari
      شینزو ساساگیو....:)

      ریختن جوهر رو کف مدرسه

    • imageCaptain سازنده
      تومث‌چراغ‌قرمزی‌جلوی‌تانک

      عجب
      مدرسه رو نابود نکنی دادا

  • imageHikari
    شینزو ساساگیو....:)

    پیچوندن کلاسا
    ت قلب
    ساخت پ ول با محتوای از دبیرستانی ها اخ اذ ی نکنید در جشن نیکو کارب

  • امسال که تموم شد ولی باید نگه دارم سال بعد امتحان کنم

  • واییی اس ۶و۷
    ج.چ:کلاس شیشم بودم اونموقع شورا دانش آموزی بودیم و اکثرا با دوستام دفتر بودیم
    یروز امتحان ریاضی داشتیم معلمام همگیی جلسه داشتن و توی یکی از کلاسا بود جلسشون
    من ودوستامم دیدیم ک کسی نیست یکی از برگه های امتحان رو که تو دستگاه تکثیر بود دزدیدم و فلنگو بستسم ورفتیم حیاط😂😂جالب اینه انقد ترسیده بودیم جرئت نمیکردیم بیایم کلاس فک میکردیم از دوربینها مارو دیدن و برای اولین بار در زندگیم اون امتحانو ۱۸.۲۵ شدمم🙌🏻😂✌🏻

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.