....تو چشات معجزه می کرد حالا شدی موجب این درد...!
یه دختر و پسر تو جزیره کیش زندگی میکردن. از بچگی باهم بزرگ شده بودن و خیلی همو دوست داشتن.دختره روحیه ماجراجویی داشته و عاشق این بوده که بیرون جزیره رو ببینه، اما خانوادش اجازه خروج از اون جزیره رو نمیدن.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
89 لایک
لبخند:)
آفرین گایز
یکم دیگه هل بدین میشه ۱۰۰ تا لایک:)))))
عالی بود:)
عالی بود
دورتتت؛)
این همه ویو بعد فقط۶۰ تا لایک؟؟!!:)))
*حق دارم عر بزنم:(🥲
سه نفر قبل تو این پستو ساختن ، یه سرچی بکنی تو پستا بد نیست .
اوک:)))
مرسی بابت نظرت از این ب بعد ....3>
گریه؟نمیشناسم..
ارع بابا گرد و خاک:)
imageNil سازنده
جادوگر گمشده هاگوارتز
| 2 ساعت پیش
دورتتت پرنسس:))
نه آخه از خودم نبود این داستان داستانه یه آهنگه از هیدن
_____
کدوم آهنگششش؟
حتما گوش بده البته با سانسور 😂
اسمش چیه؟
نخلا
همون زیر نخلا رقصیدیم تو جزیره...
شنیدمششش
عررر😭😭😭😭
زیر نخلا
رقصیدیم تو جزیره اما
دیگه فردا........
---------------------
ادامشو باهم بریم؟
نیستی منو تنها میزاری پیش سنگا....:)))
میبینمت اونور دریا
رفتی چرا اونور دریا..؟
......توهم شدی مث اونا.....!
تو چشات معجزه میکرد
حالا شدی موجب این درد:)))))
وایسا اینجوری حال نمیده😽
اسم منه گلپری دل نمیدم سرسری😽
مشکلاتو جرعت دارم، مثل تو نه، پشتت نمیگم :)
مهم نیست که رد بدی یا نه
زیر نخلا