پاتر هدا جمع شید.
بهش گفتم: من از این آت و آشغال ها نمیخورم.
خانومه ناراحت شد و گفت: اوه دوشیزه دلاریو شمایید. پوزش من رو بپزیرید. متوجه نشدم شمایید.
خیلی بهش لطف کردم و بخشیدمش. پیرزن بدبخت رو دوست دارم. گوگولیه. داشتم نوشیدنی مخصوصی که پدرم سفارش کرده بود برام بیاره رو می خوردم که یک دختر با موهای وز وزی قهوه ای اومد جلو کوپم و گفت: سلام یک وزق ندیدید. مال نویل لانگ باتمه…
نزاشتم حرفشو تموم کنه و گفتم: کسی بهت اجازه داد بیای تو و واسه من حرف بزنی؟
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
ما یه قرعه کشی برگزار کردیم که به نفر برنده 15.000 امتیاز میرسه
هر شانس 300 امتیاز هست
عالی بود>>
بک بده
بک میدم
عالییی بود
همینطوری ادامه بدهههههه😙😍