قسمت ۱۰؟ این داستان: پپر
داشتیم با تونی بحث میکردیم و توهم،توهم حرف میزدیم که... یکی در و محکم باز کرد جیغ زد ساکت... و اون شخص کسی نبود جز خانم پپر پاتس. پپر گفت: تونی چه خبرته چرا داری سر این دختره داد میزنی؟ اصلا ایشون کی باشن؟ خونه ی شما؟ بعد بهش اتاق اختصاصی دادی؟....آقا دوباره شروع شد، حالا تونی بحثش گرفت با پپر، یکی اون میگفت یکی این، کلا فک کنم هیچ کدومشون نمیدونستن چی میگن. منم که دیدم دعوای اینا سر منه و واقعا مزخرفه، شرمانانه دستم و گرفته بودم رو سرم.🤦♀️و وقتی دیدم تموم نمیکنن این کار زشتشون و داد زدم.. (بسهههههه) یهو جفتشون به من نگاه کردن! گفتم: سلام خانم پاتس! من صبام کارآموز جدید آقای استارک، ایشون قرار بود توی این مدت با من روی پروژه های جدید کار بکنن، ولی از اونجایی هم که خودتون میدونید، غرورشون اجازه نمیداد تا با یک دختر بچه کار بکنن! به خاطر همین مجبور شدم تا جارویس و هک کنم. پپر گفت: این غیر ممکنه! همون موقع من دکمه ی کنار کامپیوترم و زدم ، و کل برق ساختمون قطع شد! پپر جیغ کشید!من گفتم: ببخشید اشتباه شد و برق ساختمون و روشن کردم. وقتی برگشتم، دیدم پپر بغل تونیه. هیچی نگفتم و یکی دیگه از دکمه های کامپیوترم رو زدم، و ایندفعه جارویس گفت: بله صبا؟ و پپر از بغل تونی اومد پایین و گفت: تو؟ جارویس و هک کردی!؟
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
نوشابه..چیزی که ازش بدم میاد
چیزی که دوسش دارم😂
چجوری واقعا؟ اصلا نمیتونم بخورم..
ب ر ب ب
چیه خو؟ نمیتونم بخورم اصلا
عالی بود ممنون میشم تست جدیدم و لایک کنید.