قسمت ۷؟ این داستان: اونجرز! اسمبل!
کارتم و زدم و در باز شد. وارد شدم، فیوری برگشت رو به من و گفت: چه عجب بالاخره اومدی! فکر کردم پشیمون شدی دیگه قرار نی ببینمت. همون موقع استیو گفت: فیوری نمیدونستم کودکم نگه میدارید؟ اومدم جوابشو بدم. فیوری خودشگفت: ایشون از نظر من بیشتر از همتون قدرت داره. همون موقع تونی خندید و ثور قهقه زد😐 فیوری گفت: این دختری که میبینید اینجا از آینده خبر داره. و جوری که خودش بهمون گفته قراره به ما کمک کنه.
تونی گفت: فیوری از کی تاحالا گول بچه ها رو میخوری از تو توقع نداشتم.😂 فیوری رو به تونی شد و گفت: خود دانی! استیو پرسید: یعنی عضو گروه ماست؟ اگه هست چرا پروندشو ندادید بخونم؟ فیوری گفت: هنوز معلوم نیست عضو گروهتون هست یا نه، و ما هیچ پرونده ای نداریم از ایشون چون از یه دنیایه دیگه پرتال باز کردند به اینجا. استیو گفت: به نظرت برای عضو این گروه شدن زیادی جوون نی؟ تونی هم پشت سرش گفت: من فکر میکنم این با لوکی دستش توی یه کاسس. با اون به این جا پرتال کرده میخواد هممون و به چخ بده.
دیگه نتونستم تحمل کنم و حرف زدم.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
(چیز )به معنای تفنگه...
اونجر بشممم
آرزو دارممم
من یه سانترممم
کامنت*
تست عالییی بودد
خیلی ببخشید اگه امکانش هست کسی میتونه برام امتیاز بزنه؟واقعا نیاز دارم😖