5 اسلاید صحیح/غلط توسط: 🖤WHITE SHADOW انتشار: 1 ماه پیش 2 مرتبه انجام شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
اینم پارت شیش، تقدیم به شما🙂👇
چقد حمایتاتون کنه بچهها😐
جدی یکمم به فکر من باشید، انگیزم واسه ادامه دادن داره کم میشهها🤕
با لایک و کامنتاتون حمایتم کنید🙂💔
لونا با دهان باز به اژدهای نگهبان که در دست جولیان خشکش زده بود و مانند یک اسباب بازی رفتار میکرد خیره شده بود. لونا به جولیان گفت:جولیان پسش بده. جولیان:اول باید ازش عکس بگیرم، میخوام بدونم این موجود چیه. لونا:گفتم پسش بده. مایا:مگه نشنیدی چی گفت؟ همین الان اون عروسک و پس بده. جولیان:خب پسش میدم ولی اول باید ازش عکس بگیرم. ژولیت درحالی که به جولیان نزدیک میشد گفت:اون دلش نمیخواد تو از این عروسک عکس بگیری، عروسکو بهش پس بده وگرنه پشیمون میشی. جولیان چند قدم به عقب رفت و گفت:تا ازش عکس نگیرم پسش نمیدم. بنجامین:خیله خب، پس باید به زور متوسل بشیم. جولیان فریاد زد:عقب وایسا. اما بنجامین متوقف نشد و در حالی قُلِنج انگشتهای دستش را میشکست به سمت جولیان میرفت و جولیان هم همزمان با پیشروی بنجامین به عقب میرفت.
ناگهان صدای برندون بلکوود را شنیدند که میگفت:اوه ببین کی داره چیکار میکنه. برندون به همراه لوگان به سمت آنها آمد و روبه بنجامین کرد و گفت:انگار فقط من نیستم که برای رسیدن به چیزی که میخوام از زور استفاده میکنم. بنجامین:بزن به چاک بلکوود، این به تو مربوط نیست. برندون:جدّی؟ ولی من اینطور فکر نمیکنم. سپس به لوگان اشاره کرد و لوگان به سمت جولیان رفت تا اژدهای نگهبان را از او بگیرد، جولیان هم مانند دیگران از برندون میترسید، به خاطر همین بدون هیچ مقاومتی اژدها را به لوگان داد. لوگان اژدها را به برندون داد و برندون درحالی که اژدها را بررسی میکرد به آنها نگاه کرد و گفت:این مال کدومتونه؟
لونا سریع جواب داد:مال منه. برندون به سمت لونا رفت و روبهروی او ایستاد.
برندون:اسمت لونا مونرو(luna monroe) بود؟ لونا:آره. برندون:پس گفتی این اسباب بازی مال توئه؟
لونا:آره مال منه، میشه بهم پسش بدی؟ برندون:حتماً، ولی اول باید کلمهی جادویی رو بگی. لونا:کلمهی جادویی؟ برندون:همون کلمهای که وقتی میخوای از کسی مودبانه درخواستی کنی میگی. لونا فهمید که منظور برندون کلمهی 《لطفاً》 بود. لونا:باشه. بنجامین:نه لونا، اون کلمه رو جلوی برندون به زبون نیار. برندون:اگه میخوای این اسباب بازی تا آخر سال پیش من بمونه میتونی اون کلمه رو به زبون نیاری. بنجامین:لونا اون عروسک ارزش اینو نداره که به خاطرش از برندون بلکوود خواهش کنی.
ژولیت:بن راست میگه، این کارو نکن لونا. مایا ساکت بود و چیزی نمیگفت، اون درک نمی کرد که چرا لونا اینقدر به یک عروسک اهمیت میدهد که به خاطرش از کسی مثل برندون بلکوود که همه از جمله خودِ لونا از او متنفرند خواهش کند.
لونا:لطفا. برندون:لطفا چی؟ لونا:لطفا اون اسباب بازیو بهم پس بده. برندون اژدها را جلوی لونا گرفت و گفت:خیله خب. لونا به برندون اعتماد نداشت، اما دستش را برای گرفتن اژدها دراز کرد و برندون اژدها را به او داد. او باور نمیکرد که واقعا برندون اژدها را به او پس داده باشد. برندون راه افتاد که از آنها دور شود اما متوقف شد، برگشت و به سمت بنجامین رفت و گفت:تو بازی امروز لهت میکنم. بنجامین:خواهیم دید.
برندون از جمع آنها خارج شد و لوگان هم به دنبال او راه افتاد. بنجامین:لونا، چرا اینکارو کردی؟ نکنه از برندون میترسی؟ لونا نمیدانست چه بهانهای جور کند، فقط یک بهانه به ذهنش می رسید. لونا:آره، من ازش میترسم. ژولیت به سمت لونا رفت و او را بغل کرد. ژولیت:نگران نباش، وقتی که توی بازی امروز ببازه حالش جا میاد. سپس به بنجامین گفت:بن! باید باهات صحبت کنم. بنجامین:خیله خب. بنجامین و ژولیت از آنها دور شدند. جولیان هم گفت:اَه، تقصیر من که نبود. و رفت. مایا به لونا گفت:تو واقعت از برندون میترسی؟ لونا:خب...آره. مایا:من که باورم نمیشه تو از اون بترسی. لونا:خب من همیشه سعی میکردم اینو ازت مخفی کنم، نمیخواستم منو به چشم یه آمد ترسو ببینی. مایا:خودتم میدونی که من هیچوقت بهت به چشم به ترسو نگاه نمیکنم. لونا:میدونم...ممنون.
مدیر درحالی که یک بلندگو در دست داشت به حیاط آمد و گفت:خب بچهها مسابقه بزودی شروع میشه، همگی برید به سالن ورزش و سرجاهاتون بشینید.
مایا سریع دست لونا را گرفت و در حالی که با تمام سرعت میدوید گفت:زودباش، باید همین الان بریم وگرنه جا گیرمون نمیاد. آنها وارد سالن ورزش شدند و یک جا برای خود انتخاب کردند و نشستند. سالن هر لحظه شلوغ و شلوغ تر میشد. چند دقیقه بعد از پُر شدن سالن، هر دو تیم وارد زمین بازی شدند و بازی شروع شد.
5 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
آخ شرمنده، اسلاید اول منظور این بود که چقد حمایتاتون کمه ولی کیبورد...😅
قرعه کشیه یه سر به اکانتم بزن