جاده های شهرp8

میا رو دیدم تو خیابون پهن شده بود با جيغ از ماشین پیاده شدم خیلی ترسیده بودم وی هم پیاده شد و با توجه به من:جیلین(با داد)چی شده منو میترسونی .‌..میا رو کولش کرد و گذاشت پشت ماشین با بغض رانندگی کرد از زبان جیلین/بورام وقتی رانندگی میکردم استرس گرفته بودم بغض تو گلوم داشتم قلبم درد میکرد بیشتز از هرکسی از خودم اعصبانیم من.حتا واسه دختر ۱۸ ساله هم دردسر می‌سازم شاید اگه من نبودم...میا الان سالم تو بوسان بود ......خدا جونم چرا من کاش بهش نمیگفتم ..کاش هیچ وقت راجب این که دختر خوانواده جئونم چیزی نمیگفتم ........ به بیمارستان رسیدیم بازم میا رو کولم کردم وی پشت سر من میومد و همش اسمم رو صدا میزد گذاشتنش رو تخت و پرستاران بردنش اتاق عمل از شانس خوبم دکتر آنروز بی کار بود میخواست مرخصی بگیره که رسیدم....اون دکتر آره آره فیلیکس خودش بود عکس فیلیکس رو اس بعد میزارم

خب ایشونم فیلیکس هستن (اسم بازیگرش نمیدونم) وقتی پرستارا میا رو به اتاق عمل میبردن اونم بدو بدو میرف که توجهش به من جلب شد عهه عه عه بورام میا اینجا چیکار میکنه یعنی چیشد_فیلیکس لطفا لطفا نیا رو نجات بده داستانش طولانیه😭😭_نترس..خ.خوب نارس اون حالش خوب میشه و پیشونیش رو بوسید و به اتاق عمل رف و از اون طرف وی :جیلین حیلین بیا بشینیم مطمئن باش اون سالم برمیگرده میا حالش خوب میشه اوکی؟_نه نه نه هیچی اوکی نیس اون ..._این حرف نزن اون سالم برمیگرده پرستار:آقای کیم لطفا ته سالن تشریف ببرید اونجا صندلی هست اونحا منتظر باشید _ووو اوهو جین هو تهیونگ همون عضو بی تی اس نیست که دوسش داره ای وای ماسک ماسکم کو الان تو هم سرما میخوری و بدو بدو رفت ته سالن _اوفف کم مونده بود لو برم_بازیگر خوبی هم هستیا🥲_جیلین خانوم من خودم قرار بود نقش اصلی هورانگ بشم یکی از شخصیت های فرعی رو انتخاب کردم _چرا فرعی_به علت دلایلی خودت فیلم رو میبینی یه جور اجله کردی ترسیدم اصلا ماسک عینک یادم رف من بدون ماسک عینک بد بخت میشم که هیچ کمپانی شوتم میکنه بیرون راستی اون دختره میا کیه و از همشون مهم تر اون یکی مر...تکه کی بود؟؟؟؟_اون دوست دوم دبیرستانم بود تا سوم دبیرستان دوس بودیم وقتی دانشگاه رفتیم راهمون عوض شد_چرا؟_پوزخند زد ..چون من وکیلم ایشون پزشکه اون دانشگاه پزشکی رف منم حقوق برداشتم حالا فهمیدی پسرم؟؟_بله بله بانو کاملن متوجه ام _راستی میشه زنگ بزنی جونگ کوک برام یه کت تمیز برداره؟ _عا آره آره ولی .._نه بابا _خوب حس میکنم کوک روت غیرتی نه؟؟_ نمیدونم بابا یه زنگ بزن عجباا_باشه

خوب حالا میا.‌‌کیه خواهرم آره خواهرمه _اون خوب میشه_نه نه من هنوزم خیلی نگران...هق هق که بلند میشه بدو بدو میره حیاط کلی برف اومده بود که تو برف چهار زانو نشست و گریه کرد وقتی وی دستشو گرف بلند شه... غش کرد افتاد دستش....جیلین جیلین چی چی شد بغلش کرد و همونجا بردمش پیش دکتر

خوب پارت بعدی