دلنوشته p1

هوای بارونی هرچقدرم که قشنگ باشه ولی پر از غمه خدا میدونه کی اینقدر دلش گرفته که آسمونم داره به خاطرش گریه میکنه :))

یک نفر با صدای بلند موسیقی گوش میکند یک نفر مدام س. ی. گ. ا. ر. میکشد زنی هنگام آشپزی ترانه ای غمگین زمزمه میکند دختری به بهانه ی فیلم دیدن اشک میریزد پسری نیمه شب درخیابان پرسه میزند همه دلتنگن همین...

دلتنگی لازم نیست برای یک ادم باشد گاهی ادم دلتنگ خودش میشود دلتنگ خاطره ای در گذشته دلتنگ خندیدن از ته دل...

زندگیه دیگه گاهیی خستت میکنه اونقدر خسته که دلت میخواد خودکار تو بزاری لای صفحاتش یه مدت بری سراغ خودت هیچ کاری نکنی با هیچ کس حرف نزنی حتی نفسم نکشی اما مشکل اینجاست بعد که برمیگردی میبینی یه نفر خودکار و از لای کتاب زندگیت کشیده بیرون و تو هم یادت نمیاد کدوم صفحه بودی گم میشی و هیچی تو دنیا بدتر از این که ندونی ((کجای زندگیتی!))