داشتم قدم میزدم که یهو به یک نفر برخوردم . همه وسایل نقاشیم مثل بوم و قلمو و کیف و گوشی و....... ریخت روی زمین و منم روی زمین افتادم. در حال تکون دادن گرد و غبار از روی لباسم بودم که یهو یک نفر دستش رو اورد . دستش رو گرفتم و بلند شدم . پسره بهم کمک کرد وسایلم رو جمع کنم و بعد تعظیم کرد و گفت ببخشید و سریع رفت و منم به راه خودم ادامه دادم .
رسیدم به نمایشگاه . وارد سالن شدم و به سمت پذیرش رفتم . علامت پذیرش $
$ سلام چه کمکی میتونم بکنم ؟
+ برای نمایشگاه دوشنبه هفته ی اینده با خانم یو لی نا قرار دارم .
$ اسمتون ؟
+ می سو ، نا می سو
$ بله ، طبقه ۵ اتاق ۱۲ .
+ ممنون. به سمت اسانسور رفتم و دکمه ۵ رو فشار دادم .
پرش به ۳ دقیقه بعد ..... وارد اتاق شدم .
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
ممنونم ❤
من نفهمیدم چی شد:/
الان اینی ک پسر جئونه جونگ کوکه؟
آره ، تو ادامه داستان متوجه میشی که چرا اسمش رو نوشتم جئون جونگ وو. خوشحال میشم حمایت کنی . 💕
اها اوکی
عزیزم هر کاری از دستم برمیاد بگو انجام بدم💙🫂