7 اسلاید صحیح/غلط توسط: Jeanne انتشار: 8 ماه پیش 61 مرتبه انجام شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست

فالو=بک..علامتها:ژان∆...تهیونگ¶..جیمینπ.. جونگ کوک¢...نامجون®...جین÷...هوسوک+....یونگی¥...تاهومارو×... ایچیمارو$



لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.

سایر تست های سازنده

نظرات بازدیدکنندگان (26)
  • imageJeanne سازنده
    ...I Kill Everyone

    عزیزان دو اسلایدش نیومده😔🥲
    چه کنم؟

    • دوباره بنویس

    • imageJeanne سازنده
      ...I Kill Everyone

      نوشتم بازم نمیاد

    • image꧁ʟɪᴀɴᴀ꧂
      گودرتمند🗿

      اونو ولش کن پارت بعد رو بده اییی خداااااااا

    • راست میگه بدووو
      من منتظرم

    • imageJeanne سازنده
      ...I Kill Everyone

      چشم ولی اسلاید آخر مهم بودا
      باید ببینم تو پارت جدید که بزارم و اصلاحش کنم میاد یا نه

    • نظرسنجی بزار توش بت‌یس فقط تتد تند بژار تر‌خدا

  • image꧁ʟɪᴀɴᴀ꧂
    گودرتمند🗿

    اخجووووووونننن
    پارت هفت بلاخره اومددددددد🥺🥳🥳
    خدایا شکرتتتتتت
    بلاخره ما رو از خماری در اوردی....
    ولی باز نزاریمون تو خماری هااااا

  • imageJeanne سازنده
    ...I Kill Everyone

    S2 P7
    «ویو یونا و یون وو»یونا:برادر داری بدترش میکنی! یون وو:ساکت باش بزار بفهمم دارم چیکار میکنم! یونا:خیله خب!ولی بدون که داری اشتباه انجامش میدی؛نباید باند رو فقط روی یک خط بپیچی! یون وو:خانم دکتر خودت بیا انجامش بده!«پسر از تخت فاصله میگیره و جاش رو به خواهرش میده و اون هم باند رو برمیداره و شروع به بستن زخم روی شکم پرنس میکنه»

  • imageJeanne سازنده
    ...I Kill Everyone

    یونا:برادر! یون وو:هوم؟. یونا:بنظرت برای فرمانده ژان مشکلی پیش نمیاد؟«پسر نگاهی به یونیفرمش میکنه»یون وو:بعید میدونم اتفاقی براش بیوفته! ناسلامتی اون فرمانده منه! «دختر از سر رضایت لبخندی میزنه»یونا:درسته؛اون فرماندس! یون وو:اما یچیزی اذیتم میکنه!فرمانده ژان همیشه خیلی خونسرده و سرخود و بدون فکر کاری انجام نمیده؛اما با جرعت میتونم بگم این اولین باری بود که میدیدم نفرت تمام وجودش رو گرفته!«دختر با شنیدن حرف برادرش دست از پانسمان کردن زخم برمیداره»

  • imageJeanne سازنده
    ...I Kill Everyone

    ∆روکی چطوره؟ یونا:هنوز بیهوشه.∆یجی چطور؟ یون وو:من فک کردم که بهتره وقتی برمیگردین نبینیدش برای همین از مرز ردش کردم. ∆خیله خب«دختر وارد کلبه میشه»یون وو:یونا میتونی چن لحظه همینجا صبر کنی؟. یونا:خیله خب!«پسر وارد کلبه میشه» یون وو:فرمانده!«دختر درحالی که با دستمال دستش رو تمیز میکنه،بدون نگاه کردن به پسر جواب میده»∆چیشده؟. یون وو:حالتون خوبه؟!«دختر لحظه‌ای از کارش دست میکشه و بعد دوباره ادامه میده»∆سوال مسخره‌ای پرسیدی!

  • imageJeanne سازنده
    ...I Kill Everyone

    «دختر دستمال رو روی میز میزاره،برمیگرده،به پسر نگاه میکنه و به میز تکیه میده»∆بنظرت امکانش هست که خوب باشم؟«پسر سرشو پایین میندازه»یون وو:حق با شماست؛معذرت میخوام!«دختر از میز جدا میشه و به پسر نزدیک میشه»∆سرتو بالا بیار سرباز و بخاطر چیزی که مقصر نیستی هرگز عذرخواهی نکن!«دختر با دستش سر پسر رو بالا میاره و بهش نگاه میکنه»∆فهمیدی؟. یون وو:بله!∆نزنی زیر گریه ها! یون وو:نمیزنم!∆تو نازک نارنجی ترین پسری هستی که تابحال دیدم؛یونا از تو با دل و جرعت تره!

  • imageJeanne سازنده
    ...I Kill Everyone

    یون وو:شوخی جالبی نیس!∆میدونم! £آخ!«دختر و پسر برمیگردن و به پرنس نگاه میکنن»∆روکی!بهتری؟ £ها،ژان؟چیشده؟∆..«دختر سرشو پایین میندازه و پرنس بعد از کمی مکث اتفاقات رو یادش میاد»£ب..برادرم!∆متاسفم! £نه نه نه!آخه چرا برادرم؟«پرنس برای مدتی سرش رو پایین میاره که ناگهان به دختر نگاه میکنه»£پدرم چیشد؟∆من کشت.مش! یون وو:شما چیکار کردینننن؟!!∆پادشاه رو کشتم! یون وو:فرمانده! £چطور به این روز افتادیم؟!«پرنس سعی میکنه که از جاش بلند شه ولی دختر جلوشو میگیره»

  • imageJeanne سازنده
    ...I Kill Everyone

    ∆دیوونه‌ای چیزی هستی؟اگه به خودش فشار بیاری دوباره خو.نریزی میکنی.£اما من تنها کسیم که از اعضای سلطنتی باقی مونده!باید برگردم به پایتخت!∆در اون مورد..«دختر نگاهی به پسر که بالای سرش ایستاده میکنه»یون وو:فهمیدم!تنهاتون میزارم.«پسر بیرون میره و در رو میبنده»∆روکی ساما،وقتی پادشاه مر.د من اژدهای محافظ رو دیدم!£همون اژدهایی رو میگی که توی افسانه هامون هس؟∆بله!«دختر از روی میز گردنبند طرح اژدها رو برمیداره و به پرنس نشون میده»£خب؟∆اون گفت که من باید فرمانروای بعدی باشم.

  • imageJeanne سازنده
    ...I Kill Everyone

    £ولی بعد از برادرم من وارثم که!∆میدونم اما وقتی بهش گفتم گف خودش کسیه که تایین میکنه کی فرمانروا میشه!£و تو رو انتخاب کرده؟∆مثل اینکه اینطوریه!£پس انجامش بده!∆چی؟اما شما چی؟£فک نمیکنم با این حال و روز جسمی و روحیم بتونم حتی به یه نفر فرمان بدم!∆اما من نمیتونم انجامش بدم!£من واقعا هیچی بجز برادرم تو ذهنم نیس ژان؛متاسفم!∆....پس یکاری میکنیم!£چی؟∆از این به بعد اژدها رو از ذهن همه دور میکنیم؛هیچکس نباید بفهمه که ما یه همچین قدرتی داریم وگرنه جنگ میشه!

  • imageJeanne سازنده
    ...I Kill Everyone

    £چطور میخوای همچین کاری کنی؟وقتی که رسما به عنوان فرمانروا شناخته بشی همه متوجه اژدها میشن!∆برای همین شما باید پادشاه بشین!£میخوای از دستور اژدها سرپیچی کنی؟∆نه دقیقا!تو در ظاهر پادشاه میشی اما من از پشت همه چی رو رهبری میکنم!£پس یجورایی من فرمانروا میشم و تو خدا،درسته؟∆دقیقا!£خیله خب؛قبوله!....اما برادرم کجاست؟. یون وو:توی همون تپه!∆تو صدامونو میشنیدی؟! یونا:خب این کلبه قدیمیه و شما هم بلند حرف میزدین!

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.