سلام دوستان یکم این روزا سرم شلوغ بود امیدوارم از این پارت لذت ببرید. ناظر جونم منتشر کن پلیز
رفتم در رو باز کردم با دیدن اون صحنه خشکم زد.امکان نداره اون اون جونگ کوک بود . با چشایی که اندازه ی دو تا قابلمه شده بودن داشتم نگاه می کردم که صدای مامان به گوشم رسید . =خوش اومدید بفرمایید داخل . پدرو مادر جونگ کوک اومدن داخل با اونا با زور سلام و احوال پرسی کردم و رفتن داخل جونگ کوک انگار از همچی خبر داشت ریلکس جعبه شکلات رو به من داد و رفت داخل همونجا خشکم زده بود که.....-نمی یای؟ +او.......اومدم...........................
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
ادامه نمیدی؟
اره
خبری نشد اخه؟
پارت بعدی ؟
بچه ها این مواقع سرم شلوغه تا دو روز دیگه می زارم
مرسی 💙
پارت بعدیییی
میای پایین کارت دارم
یکم دیگه هم بیا
میدونی.....
داستانت بی نظیره 😄😄😄
زود پارت بعدم بزار 😊😂
ممنون:)