فندوم سم ساز؟!

خب خب امروز اومدم چشمه هایی از هنر های آرمیون رو براتون به نمایش بزارم😌از نگاه اوپا تو کاورمون میتونید میزان جدی بودن پست رو بسنجید🙂👌🏻😂😂

روزی روزگاری،جین این عکس کاملا عادی که دو تا هندونه اندازه کله‌ش گذاشته رو شونه های پهنش رو به اشتراک گذاشت.شنگول،منگول و حبه انگور که در غیاب مامان بزی داشتن یواشکی عکسای جین اوپا رو نگا میکردن با دیدن این عکس با خودشون گفتن که وای خدای من!این عکسه چقدر پتانسیل سم سازی داره!و اینطوری شد که این سه تا تصمیم گرفتن یه مسابقه سم سازی بسازن و برنده هم صاحب یه دوجین کاهو میشد!....

شنگول گفت:من جین اوپا رو به عنوان سوپری سر کوچمون که میوه هم میفروشه به تصویر میکشم! (ظاهرا اوپامون نتونسته هندونه هاشو بفروشه و خودش دست به تبلیغ هندونه ها زده!)

منگول گفت:هه این که چیزی نیست.من جین اوپا رو به عنوان همون آقا وانتیه که اندازه مصرف یه شهر هندونه آورده و نتونسته بفروشه به تصویر میکشم!

حبه انگور که از همه زرنگ تر بود و اتفاقا بایسشم یونگی اوپا بود،تصمیم گرفت بایسش و جین اوپا رو تو یه تصویر جا بده که نتیجش شد این!قربونش بشم چه خلاقیتی هم داره! خلاصه که بچه ها کم کم داشتن به این نتیجه میرسیدن که حبه انگور برنده مسابقست،که ناگهان در خونشون با لگد باز شد و...

در با لگد باز شد و مامان بزی اومد تو!با دیدن مامان بزی پشمای هر سه تا بچه ریخت(ای بابا حالا بز بی پشم به چه دردمون میخوره؟!)همه انتظار داشتن بخاطر دوئل سر عکس پسر غریبه تنبیه بشن که برخلاف انتظارشون مامان بزی گفت:هیچ کدومتون خلاقیت سم سازی ندارین!میمی که من ساختم از مال همتون سم تره!تازه اسم اثر هنریمم هست«هندونه و جین هاش!» بعله مامان بزی حق داشت!به نظر من که خلاقیت از سمش میباره! در این حال که بچه ها در حال ستودن خلاقیت مامان بزی بودن یکی در خونه رو زد...

بچه ها گفتن کیه؟ آقا گرگه از پشت در گفت«منم،منم،مادرتون غذا آوردم براتون!»مامان بزی از تو خونه داد زد:اس.کل من خودم خونه‌م!بدموقع مزاحم شدی داداش!برو دیروز بیا! آقا گرگه که بهش برخورده بود گفت:والا سوتفاهم شده براتون من فقط قصد داشتم تو مسابقه سم سازی شرکت کنم!و این عکس بسیار زیبا رو از زیر در هل داد تو...بز ها که دیدن عکسه با وجود بی ربط بودن به عکس مورد بحث،خیلی خلاقانه ادیت زده شده،پس تصمیم گرفتن آقا گرگه رو هم تو مسابقه شرکت بدن....